Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -

لوقا 5 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳


انتخاب شاگردان
( متّی 4‏:18‏-22 ؛ مرقس 1‏:16‏-20 )

1 یک روز عیسی در کنار دریاچۀ جِنیسارِت ایستاده بود و مردم به‌طرف او هجوم آورده بودند تا کلام خدا را از زبان او بشنوند.

2 عیسی دو قایق را کنار ساحل دید که ماهیگیران آن پیاده شده بودند تا تورهای خود را بشویند.

3 عیسی به یکی از قایق‌ها که متعلّق به شمعون بود سوار شد و از او تقاضا کرد که کمی از ساحل دور شود و در‌حالی‌که در قایق نشسته بود، به تعلیم مردم پرداخت.

4 در پایان صحبت به شمعون گفت: «به قسمت‌های عمیق آب بِران و سپس تو و یارانت تورهایتان را برای صید به آب بیندازید.»

5 شمعون جواب داد: «ای استاد، ما تمام شب زحمت کشیدیم و اصلاً چیزی نگرفتیم، امّا حالا که تو می‌فرمایی، من تورها را می‌اندازم.»

6 آن‌ها چنین کردند و آن‌قدر ماهی صید کردند که نزدیک بود تورهایشان پاره شود.

7 پس به همکاران خود که در قایق دیگر بودند اشاره کردند که به کمک آنان بیایند. ایشان آمدند و هر دو قایق را از ماهی پُر کردند به‌طوری‌که نزدیک بود در آب فروروند.

8 وقتی شمعون پطرس متوجّه شد که چه اتّفاقی افتاده است، پیش عیسی زانو زد و عرض کرد: «ای خداوند، از من دور شو، چون من گناه‌کارم.»

9 او و همۀ همکارانش از صیدی که شده بود، متحیّر بودند.

10 همکاران او، یعقوب و یوحنا پسران زِبِدی، نیز همان حال را داشتند. عیسی به شمعون فرمود: «نترس؛ تو از این پس مردم را صید خواهی کرد.»

11 آن‌ها به‌محض این‌که قایق‌ها را به خشکی آوردند، همه‌‌چیز را رها کرده به‌دنبال او رفتند.


شفای یک جذامی
( متّی 8‏:1‏-4 ؛ مرقس 1‏:40‏-45 )

12 روزی وقتی عیسی در یکی از شهرها بود، مردی جذامی در آنجا حضور داشت. وقتی آن جذامی عیسی را دید، به‌پای او افتاد و از او کمک خواسته گفت: «ای آقا، اگر بخواهی می‌توانی مرا پاک کنی!»

13 عیسی دست خود را دراز کرده او را لمس نمود و فرمود: «می‌خواهم، پاک شو!» فوراً جذام او بر طرف شد.

14 عیسی به او امر فرمود که این موضوع را به کسی نگوید، و افزود: «برو خود را به کاهن نشان بده و به‌خاطر پاک شدنت قربانی‌ای را که موسی حکم کرده است، تقدیم کن تا برای آن‌ها شهادتی باشد.»

15 امّا عیسی بیش از پیش در تمام آن نواحی شهرت می‌یافت و عدّۀ زیادی گرد می‌آمدند تا سخنان او را بشنوند و از بیماری‌های خود شفا یابند،

16 امّا او به خارج از شهر می‌رفت تا در تنهایی دعا کند.


شفای یک مفلوج
( متّی 9‏:1‏-8 ؛ مرقس 2‏:1‏-12 )

17 روزی عیسی مشغول تعلیم بود و پیروان فرقۀ فریسی و علمای یهود که از تمام روستاهای جلیل و از یهودیه و اورشلیم آمده بودند، در اطراف او نشسته بودند و او با قدرتِ خداوند بیماران را شفا می‌داد.

18 در این هنگام چند مرد دیده شدند که مفلوجی را روی تختی می‌آوردند. آن‌ها سعی می‌کردند او را به داخل بیاورند و در برابر عیسی قرار دهند.

19 امّا به علّت کثرت جمعیّت نتوانستند راهی پیدا کنند که او را به داخل آورند. بنابراین به پشت‌ِبام رفتند و او را با تُشک از میان سفال‌های سقف پایین فرستادند و در وسط جمعیّت در برابر عیسی قرار دادند.

20 عیسی وقتی ایمان آن‌ها را دید، فرمود: «ای مرد، گناهان تو بخشیده شد.»

21 علما و فریسیان در بین خود گفتند: «این کیست که حرف‌های کُفرآمیز می‌زند؟ چه کسی جز خدا می‌تواند گناهان را ببخشد؟»

22 امّا عیسی به افکار آنان پی برده گفت: «چرا چنین افکاری را در دل خود می‌پرورانید؟

23 آیا گفتن این‌که 'گناهان تو بخشیده شد' آسان‌تر است یا گفتن این‌که 'بلند شو و راه برو؟'

24 امّا من به شما ثابت می‌کنم که پسر انسان‌ در روی زمین اختیار آمرزیدن گناهان را دارد.» پس به آن مرد مفلوج گفت: «به تو می‌گویم بلند شو، تُشک خود را بردار و به خانۀ خود برو!»

25 او فوراً پیش چشم آنان روی پای‌های خود برخاست، تشکی را که روی آن خوابیده بود برداشت و خدا را حمدگویان به خانه رفت.

26 همه غرق در حیرت شدند و خدا را حمد کرده با ترس می‌گفتند: «امروز چیزهای عجیبی دیدیم.»


دعوت لاوی خراجگیر
( متّی 9‏:9‏-13 ؛ مرقس 2‏:13‏-17 )

27 بعد از آنکه عیسی بیرون رفت، متوجّه باجگیری به نام لاوی شد که در محل دریافت عوارض نشسته بود. به او فرمود: «به‌دنبال من بیا.»

28 او برخاست، همه‌‌چیز را واگذاشت و به‌دنبال عیسی رفت.

29 لاوی برای عیسی در خانۀ خود مهمانی بزرگی ترتیب داد. عدّۀ زیادی از باجگیران و اشخاص دیگر با عیسی و شاگردانش سر سفره نشسته بودند.

30 فریسیان و علمای آن‌ها از شاگردان عیسی ایراد گرفتند و گفتند: «چرا شما با خراج‌گیران و خطاکاران می‌خورید و می‌نوشید؟»

31 عیسی به آنان جواب داد: «تندرستان احتیاج به طبیب ندارند، بلکه بیماران.

32 من نیامده‌ام تا نیکوکاران بلکه خطاکاران را به توبه دعوت کنم.»


دربارۀ روزه
( متّی 9‏:14‏-17 ؛ مرقس 2‏:18‏-22 )

33 آنان به او گفتند: «شاگردان یحیی اغلب اوقات روزه می‌گیرند و دعا می‌کنند، شاگردان فریسیان هم‌ چنین می‌کنند، امّا شاگردان تو می‌خورند و می‌نوشند.»

34 عیسی به ایشان پاسخ داد «آیا شما می‌توانید دوستان داماد را در‌حالی‌که داماد با ایشان است، به روزه گرفتن مجبور کنید؟

35 امّا زمانی می‌آید که داماد از ایشان گرفته خواهد شد؛ در آن روزها ایشان نیز روزه خواهند گرفت.»

36 همچنین برای آنان این مَثَل را آورد: «هیچ‌کس از یک لباس نو تکّه‌ای نمی‌بُرد تا با آن، لباس کهنه‌ای را وصله کند. اگر چنین کند، هم آن لباس نو پاره می‌شود و هم وصلۀ نو مناسب لباس کهنه نیست.

37 همچنین هیچ‌کس شراب تازه را در مَشک‌های کهنه نمی‌ریزد. اگر بریزد، شراب تازه مشک‌ها را می‌ترکاند، شراب به هدر می‌رود و مشک‌ها نیز از بین خواهند رفت.

38 آری، باید شراب تازه را در مَشک‌های نو ریخت.

39 هیچ‌کس پس از نوشیدن شراب کهنه، شراب تازه نمی‌خواهد چون می‌گوید که شراب کهنه بهتر است.»

Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023

United Bible Societies
ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:



ကြော်ငြာတွေ