یوشع 24 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳تجدید پیمان در شِکیم 1 بعد یوشع تمام طایفههای اسرائیل را با رهبران، روسا، داوران و صاحبمنصبان آنها در شِکیم فراخواند. آنها آمدند و در پیشگاه خدا حاضر شدند. 2 یوشع به آنها گفت: «یَهْوه، خدای بنیاسرائیل چنین میفرماید، 'سالها پیش اجداد شما در آنطرف رود فرات زندگی میکردند و خدایان بیگانه را میپرستیدند. یکی از اجدادتان، تارَح پدر ابراهیم و ناحور بود. 3 بعد جدّ شما ابراهیم را از سرزمین آنطرف رود فرات به سراسر کنعان هدایت نمودم. فرزندان او را زیاد کردم و اسحاق را به او دادم. 4 به اسحاق، یعقوب و عیسو را دادم. کوهستان اَدوم را به عیسو بخشیدم، امّا یعقوب و فرزندانش به مصر رفتند. 5 سپس موسی و هارون را فرستادم و بلاهای بزرگی بر سر مصر آوردم. امّا اجداد شما را از آنجا بیرون آوردم. 6 وقتی آنها را از مصر بیرون آوردم، مصریان با ارّابههای جنگی و سربازان اسبسوار، اجداد شما را تعقیب کردند. وقتی اجداد شما به دریای سرخ رسیدند، 7 نزد من دعا و زاری نموده کمک خواستند. من بین آنها و لشکریان مصر تاریکی ایجاد نمودم و آب دریا را بر سر مصریان ریختم، بهطوریکه همۀ آنها در دریا غرق شدند. آنچه را که من بر سر مصریان آوردم، شما به چشم خود دیدید. «'سپس شما مدّتی طولانی در بیابان زندگی کردید. 8 بعد شما را به سرزمین اَموریان که در شرق رود اُردن بود، آوردم. آنها با شما جنگ کردند و من شما را بر آنها پیروز ساختم و همۀ آنها را از بین بردم. 9 بعد بالاق پسر صفور، پادشاه موآب به جنگ بنیاسرائیل آمد و بَلعام پسر بِعور را دعوت کرد که شما را لعنت کند. 10 امّا من نخواستم به حرف بَلعام گوش کنم. پس او شما را برکت داد و بهاینترتیب شما را از دست بالاق نجات دادم. 11 شما از رود اُردن عبور کردید و به اریحا رفتید. مردم اریحا مانند اَموریان، فِرزّیان، کنعانیان، حِتّیان، جِرجاشیان، حِویان و یِبوسیان با شما جنگیدند، امّا من شما را بر همۀ آنها پیروز ساختم. 12 وقتیکه جلو رفتید، من پیش از رسیدن شما به آنجا، دو پادشاه اَموریان را به ترس و وحشت انداختم تا آنها از سر راهتان رانده شوند. شما با شمشیر و کمان خود این کار را نکردید! 13 من به شما زمینی را دادم که شما در آن زحمت نکشیده بودید و شهرهایی را بخشیدم که شما بنا نکرده بودید. حالا شما در آن جاها زندگی میکنید، انگور را از تاک و زیتون را از درختهایی میخورید که خود شما نکاشته بودید.' 14 «پس از خداوند بترسید و با اخلاص و وفاداری او را خدمت و پرستش کنید. خدایانی را که نیاکانتان در آنطرف رود فرات و در مصر میپرستیدند، فراموش کنید و تنها خداوند را بپرستید. 15 اگر نمیخواهید خداوند را پرستش کنید، هماکنون تصمیم بگیرید که چه کسی را پرستش خواهید کرد: خدایانی را که نیاکانتان در آنطرف رود فرات میپرستیدند، یا خدایان اَموریان را که اکنون در سرزمینشان زندگی میکنید؟ امّا من و خانوادهام خداوند را پرستش خواهیم نمود.» 16 آنگاه مردم جواب دادند: «ما هرگز خداوند را ترک نخواهیم کرد تا خدایان بیگانه را پرستش نماییم، 17 زیرا خداوند، ما و نیاکان ما را از مصر که در آنجا در بردگی به سر میبردیم، بیرون آورد و آن همه معجزات را در برابر چشمان ما انجام داد. به هر جایی که رفتیم و از بین همۀ اقوامی که عبور کردیم، او حافظ و نگهبان ما بود. 18 وقتیکه به این سرزمین آمدیم، خداوند، اَموریان را که در اینجا زندگی میکردند، بیرون راند. پس ما نیز خداوند را که خدای ما است، پرستش خواهیم کرد.» 19 یوشع به مردم گفت: «امّا ممکن است شما نتوانید خداوند را پرستش کنید. او خدای مقدّس و غیور است و گناهان شما را نخواهد بخشید. 20 اگر خداوند را ترک کنید و خدایان بیگانه را بپرستید، او از شما روی برگردانده شما را مجازات خواهد کرد؛ او شما را هلاک خواهد کرد، گرچه قبلاً به شما خوبی کرده بود.» 21 مردم به یوشع گفتند: «خیر، ما خداوند را پرستش خواهیم کرد.» 22 آنگاه یوشع به آنها گفت: «خودتان شاهد باشید که خداوند را برای پرستش برگزیدید.» آنها جواب دادند: «بلی، ما شاهد هستیم.» 23 یوشع گفت: «پس خدایان بیگانه را که با خود دارید، ترک کنید و دلهایتان را به یَهْوه، خدای اسرائیل بسپارید.» 24 مردم به یوشع گفتند: «ما یَهْوه، خدای خود را پرستش خواهیم کرد و از اوامر او اطاعت خواهیم نمود.» 25 پس یوشع در همان روز در شِکیم، با مردم پیمان بست و احکام و قوانینی برای ایشان وضع کرد. 26 یوشع همۀ آنها را در کتاب دستورات خدا نوشت. بعد سنگ بزرگی برداشت و در زیر درخت بلوط، در مکان مقدّس خداوند قرار داد. 27 سپس یوشع به مردم گفت: «این سنگ شاهد ما است، زیرا همۀ سخنانی را که خداوند به ما گفت، شنیده است. بنابراین، این سنگ شاهد است و اگر شما از خدا سرپیچی کنید، این سنگ بر ضد شما شهادت خواهد داد.» 28 آنگاه یوشع مردم را مرخص نمود و هرکس به سرزمین خود بازگشت. مرگ یوشع و اِلعازار 29 مدّتی بعد، یوشع پسر نون، خدمتگزار خداوند در سن صد و ده سالگی درگذشت. 30 او را در زمین خودش در تِمنَه سارح که در کوهستان اِفرایِم در شمال کوه جاعَش است، به خاک سپردند. 31 بنیاسرائیل در طول زندگانی یوشع و همچنین رهبران قوم که بعد از مرگ او زنده بودند و همۀ کارهایی را که خداوند برای قوم اسرائیل کرده بود با چشم خود دیده بودند، به خداوند وفادار ماندند. 32 استخوانهای یوسف را که مردم اسرائیل از مصر با خود آورده بودند، در شِکیم در جایی که یعقوب از پسران حَمور به قیمت یکصد سکّۀ نقره خریده بود، دفن کردند. این زمین جزو زمینهای فرزندان یوسف بود. 33 اِلعازار پسر هارون نیز مُرد و در جِبعَه، واقع در کوهستان اِفرایِم، در شهری که به پسرش فینِحاس تعلّق داشت به خاک سپرده شد. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies