تثنیه 1 - مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳مقدّمه 1 این سخنانی است که موسی به قوم اسرائیل هنگامیکه آنها در شرق رود اُردن واقع در صحرای موآب بودند، گفت. شهرهای این ناحیه عبارت بودند از: سوف، فاران، توفل، لابان، حضیروت و دیذهب. 2 از کوه سینا تا قادش بَرنیع از راه اَدوم سفری یازده روزه است. 3 در روز اوّلِ ماه یازدهم از سال چهلم، موسی هرآنچه را که خداوند فرمان داده بود، به بنیاسرائیل گفت. 4 پس از آنکه موسی سیحون پادشاه اَموریان را که در حِشبون حکومت میکرد و عوج پادشاه باشان را که در عَشتاروت و اِدرِعی حکومت میکرد، شکست داد، 5 او در آن سوی رود اُردن در سرزمین موآب، به شرح شریعت پرداخت. او گفت: 6 «وقتی ما در کوه سینا بودیم، یَهْوه، خدای ما به ما چنین فرمود، 'شما بهقدر کافی در این کوهستان توقّف کردهاید. 7 اردو را جمع کرده حرکت نمایید و به سرزمین کوهستانی اَموریان و نواحی اطراف آن یعنی دشت اُردن، کوهستانها، دشتها، حوالی سمت جنوب، سواحل مدیترانه، سرزمین کنعان، لبنان و تا رود فرات بروید. 8 من این سرزمین را در برابر شما قرار دادهام؛ پس وارد شوید و آن را تصرّف کنید، چون این سرزمینی است که من، یَهْوه، به نیاکان شما ابراهیم و اسحاق و یعقوب و تمامی نسلهای آیندۀ ایشان وعده داده بودم.' انتخاب قضات 9 «در آن روزها به شما گفتم، 'من نمیتوانم بهتنهایی متحمّل شما شوم. 10 یَهْوه، خدای شما تعداد شما را مثل ستارگان آسمان کثیر ساخته است. 11 یَهْوه، خدای نیاکانتان تعداد شما را هزار برابر افزایش دهد و طبق وعدهاش شما را برکت دهد. 12 امّا چطور میتوانم بهتنهایی به تمام دعواها و منازعات شما رسیدگی کنم؟ 13 بنابراین از هر طایفه، چند مرد حکیم، فهمیده و باتجربه را انتخاب کنید و من آنها را به رهبری شما تعیین مینمایم.' 14 شما با پیشنهاد من موافقت کرده گفتید که نیکو است. 15 آنوقت من آن اشخاص حکیم و باتجربۀ هر طایفه را که شما انتخاب کردید، مأمور ساختم تا بهعنوان رهبر گروههای هزار نفری، صد نفری، پنجاه نفری و ده نفری انجام وظیفه کنند. 16 «در آن موقع به آن رهبران امر کرده گفتم، 'بر دعواها و امور حقوقی مردم چه از قوم خودتان باشند چه از بیگانه، رسیدگی نموده باعدالت داوری کنید. 17 شما باید در قضاوت بیطرف باشید، به ضعیف و قوی یکسان گوش کنید و از کسی نترسید، زیرا داوری از آنِ خدا است. اگر حل مسئلهای برای شما مشکل باشد، آن را نزد من بیاورید و من به آن رسیدگی میکنم.' 18 «در همان وقت همچنین برای همۀ کارهایی که باید انجام دهید، دستوراتی صادر کردم. ارسال جاسوسان از قادش بَرنیع ( اعداد 13:1-33 ) 19 «طبق امر یَهْوه، خدای خود از کوه سینا حرکت کردیم و همانطور که دیدید از بیابان وسیع و وحشتناک عبور نموده به کوهستان اَموریان رفتیم. وقتی به قادش بَرنیع رسیدیم، 20 به شما گفتم که این سرزمینی است که یَهْوه، خدای ما به ما داده است. 21 حالا بروید و طبق فرمان یَهْوه، خدای نیاکانتان آن را تصرّف کنید. نترسید و هراسان نباشید. 22 «آنگاه همه نزد من آمده گفتید، 'بیایید چند نفر را پیشتر به آنجا بفرستیم تا آن سرزمین را بررسی کنند و بعد به ما خبر بدهند که از چه راهی باید به آن سرزمین وارد شویم و با چه شهرهایی روبهرو میشویم.' 23 «من این پیشنهاد شما را پسندیدم و دوازده نفر، یعنی یک نفر از هر طایفه انتخاب نمودم. 24 آنها به راه افتادند و از کوهستانها گذشته به وادی اِشکول رفتند و آنجا را بررسی کردند. 25 آنها بازگشتند و نمونههایی از میوههای آن سرزمین را با خود آوردند و گزارش دادند که سرزمینی که یَهْوه، خدای ما به ما داده است سرزمین حاصلخیزی است. 26 «امّا شما از ورود به آنجا امتناع نموده از فرمان یَهْوه، خدای خود سرپیچی کردید. 27 در خیمههایتان به شکایت پرداخته گفتید، 'چون خداوند از ما نفرت داشت، ما را از سرزمین مصر بیرون آورد تا ما را به دست اَموریان تسلیم کرده هلاک سازد. 28 ببینید به کجا داریم میرویم؟ برادران ما که از آنجا برگشتهاند، ما را هراسان کردهاند، زیرا گفتند که مردان آن سرزمین قویتر و قدبلندتر از ما هستند و شهرهایشان بزرگ و حصارهای آنها سر به فلک کشیدهاند. آنها همچنین گفتند در آنجا آدمهای غولپیکری را که فرزندان عَناق هستند، دیدهاند.' 29 «امّا من به شما گفتم که هراسان نباشید و از آن مردم نترسید. 30 یَهْوه، خدای شما پیشاپیش شما میرود و همانطور که قبلاً در مصر در برابر چشمان شما جنگید، حالا هم برای شما جنگ میکند. 31 همچنین در بیابان دیدید که چگونه یَهْوه، خدایتان شما را در امنیّت به اینجا آورد، مانند پدری که فرزندش را حمل میکند. 32 امّا با وجودِ همهٔ اینها، شما به یَهْوه، خدای خود اعتماد نکردید. 33 او پیشاپیش شما حرکت کرد تا مکانی برای اردوی شما بیابد. او در سراسر سفر، در شب در ستونی از آتش و در روز در ستونی از ابر، شما را هدایت نمود. خداوند بنیاسرائیل را تنبیه میکند ( اعداد 14:20-45 ) 34 «وقتی خداوند شکایت شما را شنید، خشمگین شد و قسم خورده گفت، 35 'حتّی یک نفر هم از شما نسل شریر روی آن سرزمینی را که من وعدۀ مالکیّتش را به نیاکان شما داده بودم، نخواهد دید. 36 تنها کالیب پسر یِفُنّه آن را خواهد دید. چون او از من اطاعت کامل نمود، آن زمینی را که بررسی کرده است به او و فرزندانش خواهم داد.' 37 به سبب شما، خداوند از من نیز خشمگین شد و فرمود، 'تو نیز به آن سرزمین داخل نخواهی شد. 38 بهجای تو، یوشع پسر نون که دستیار تو است، به آنجا وارد خواهد شد؛ پس او را تشویق کن چون او رهبری قوم اسرائیل را در تصرّف آن سرزمین به عهده خواهد گرفت.' 39 «همچنین خداوند گفت، 'فرزندان شما که هنوز بسیار جوان هستند و فرق خوب و بد را نمیدانند، وارد آن سرزمین خواهند شد، یعنی کودکانی که گفتید به اسارت خواهند رفت. من آن سرزمین را به آنها خواهم داد تا مالک آن شوند. 40 امّا حالا شما بازگردید و از راهی که بهطرف دریای سرخ میرود، به بیابان بروید.' 41 «آنگاه شما گفتید، 'ما در برابر خداوند گناه کردهایم، امّا اکنون میرویم و مطابقِ هرآنچه یَهْوه، خدای ما فرمان داده است، میجنگیم.' پس همۀ شما برای جنگ آماده شدید و فکر کردید تسخیر آن ناحیۀ کوهستانی آسان است. 42 «امّا خداوند به من گفت که به شما بگویم که به جنگ نروید؛ زیرا خداوند با شما نمیرود و دشمن، شما را شکست خواهد داد. 43 من آنچه را که خداوند به من فرمود به شما گفتم، امّا شما گوش ندادید و از فرمان خداوند سرپیچی نموده مغرورانه برای جنگ به کوهستان رفتید. 44 سپس اَموریانی که ساکنان آنجا بودند، به مقابلۀ شما آمدند و مانند زنبور شما را دنبال کردند و شما را از اَدوم تا حُرما شکست دادند. 45 آنگاه شما برگشتید و در حضور خداوند گریه کردید، ولی خداوند به فریاد شما گوش نداد. 46 «بعد از آن، شما مدّت مدیدی در قادش ماندید. |
Today's Persian Version Revised (TPVR) © United Bible Societies, 2023
United Bible Societies