Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




غزل غزلها 5:13 - مژده برای عصر جدید

13 گونه‌هایش مانند باغچه‌ای است پُر از گُلهای خوشبو و معطر. لبانش همچون سوسن‌هایی است که از آنها عطر مُر می‌چکد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

13 گونه‌هایش همچون باغچه‌ای است خوشبو و مُشک‌فِشان؛ لبانش همچو سوسن‌ها، مُر از آنها چِکان!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

13 رخسارهایش مثل باغچه بلسان و پشته های ریاحین میباشد. لبهایش سوسنها است که از آنها مر صافی می چکد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

13 گونه‌هایش مانند گلزارها، معطر هستند. لبانش مثل سوسنهایی است که از آنها عطر مُر می‌چکد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

13 گونه‌هایش مانند باغچه‌ای است پُر از گُل‌های خوش‌بو و معطر. لبانش همچون سوسن‌هایی است که از آن‌ها عطر مُرّ مایع می‌چکد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

13 رخسارهایش مثل باغچه خوشبو و مُشک‌فشان می‌باشد. لبهایش سوسنها است که از آنها مُر خالص می‌چکد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




غزل غزلها 5:13
16 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

یک چیز از خداوند خواستم، فقط یک چیز، و آن این است که تمام دوران عمرم در خانهٔ خداوند باشم و زیبایی جمال او را مشاهده کنم و دربارهٔ او تفکّر نمایم.


تو زیباتر از همهٔ انسانهایی، فیض از لبان تو جاری است، خدا برای همیشه تو را مبارک ساخته است.


ای پادشاه مقتدر، شمشیر خود را به کمر ببند، تو پُر جلال و با شکوهی،


خوشا به حال مردمی که می‌دانند چگونه برای تو سرود بخوانند، آنان در پرتو نور رحمت تو ساکن می‌شوند.


گیسوان سیاه تو چهره‌ات را می‌آرایند، و مانند جواهر گردنت را زینت می‌دهند.


عزیز من، تو واقعاً شیرین و دوست داشتنی هستی. چمن سبز، بستر ما،


من گل نرگس شارون و سوسن دشتها هستم.


این چیست که مانند ستون دود از بیابان برمی‌خیزد و فضا را با بوی مُر و عطرهای تاجران معطّر ساخته است؟


ای عروس من، از لبانت عسل می‌چکد و در زیر زبانت شیر و عسل نهفته است. بوی لباست مانند عطر دلاویز درختان لبنان است.


برخاستم تا در را برایش باز کنم. دستانم به مُر آغشته بود. از انگشتانم مُر می‌چکید، هنگامی‌که قفل را به دست گرفتم.


محبوب من به باغ خود رفته است تا گلّهٔ خود را در میان گُلهای خوشبو بچراند و سوسن‌ها را بچیند.


خداوند قادر به من آموخته است چه بگویم، تا بتوانم خستگان را توانایی بخشم. هر صبحگاه مرا مشتاق می‌سازد تا به تعالیم او گوش دهم.


پشتم را برای آنهایی که مرا با شلاّق می‌زدند، برهنه نمودم، و وقتی به من ناسزا می‌گفتند، ریش‌های مرا می‌کندند، و به من آب دهان می‌انداختند، اعتراضی نکردم.


همهٔ حاضران او را تحسین می‌کردند و از كلمات فیض بخشی كه می‌گفت، تعجّب می‌‌نمودند. آنها می‌گفتند: «مگر این مرد پسر یوسف نیست؟»


شهر نیازی به خورشید و ماه نداشت كه بر آن بتابد؛ زیرا شكوه خدا بر آن نور می‌داد و چراغ آن برّه است.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ