غزل غزلها 1:16 - مژده برای عصر جدید

¹⁶ عزیز من، تو واقعاً شیرین و دوست داشتنی هستی. چمن سبز، بستر ما،

هزارۀ نو

¹⁶ تو چه خوش‌سیمایی، ای دلدادۀ من، و براستی دل‌انگیز! سبزه‌های صحراست بسترمان،

Persian Old Version

¹⁶ اینک تو زیبا و شیرین هستیای محبوب من و تخت ما هم سبز است.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹⁶ ای محبوب من، تو چه جذاب و دوست داشتنی هستی! سبزه‌زارها بستر ما هستند

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹⁶ عزیز من، تو واقعاً جذاب و دوست‌داشتنی هستی. چمن‌های سبز، بستر ما،

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹⁶ اینک تو زیبا و شیرین هستی‌، ای محبوب من و تخت ما هم سبز است.

غزل غزلها 1:16 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

مزامیر 110:3

در روز نبرد با دشمنانت، قومت با کمال میل از اوامر تو پیروی خواهد كرد و جوانان تو مثل شبنم صبحگاهی به حضور تو بر کوه مقدّس خواهند آمد.

مزامیر 45:2

تو زیباتر از همهٔ انسانهایی، فیض از لبان تو جاری است، خدا برای همیشه تو را مبارک ساخته است.

غزل غزلها 1:15

ای محبوبهٔ من، تو چقدر زیبا هستی. چشمان تو همانند چشمهای کبوتر است.

غزل غزلها 2:3

محبوب من در میان جوانان، همچون درخت سیبی است در بین درختان جنگل. خوش و سرمست در زیر سایه‌اش می‌نشینم و میوه‌اش در دهانم شیرین و گواراست.

غزل غزلها 2:9

محبوب من همچون غزال و بچّه آهوست. او در پشت دیوار ایستاده و از پنجره نگاه می‌کند.

غزل غزلها 3:7

ببینید، این تخت روان سلیمان است که با شصت نفر از نیرومندترین مردان اسرائیل می‌آید.

غزل غزلها 5:2

من خواب هستم، امّا دلم بیدار است. در عالم خواب صدای محبوبم را می‌شنوم که در می‌زند و می‌گوید: «در را بازکن ای عزیز من، ای عشق من، ای کبوتر من و ای آنکه در جمال و زیبایی کامل هستی، زیرا سرم از شبنم سحرگاهی و حلقه‌های مویم از نم‌نم باران شب، ‌تَر است.»

غزل غزلها 5:5

برخاستم تا در را برایش باز کنم. دستانم به مُر آغشته بود. از انگشتانم مُر می‌چکید، هنگامی‌که قفل را به دست گرفتم.

غزل غزلها 7:6

ای محبوبهٔ من، تو چقدر زیبا و دلکش هستی و عشق تو چقدر لذّت بخش است.

زَکریا 9:17

در آن سرزمین زیبا و مرغوب، غلّه و شرابِ نو، مردان و دختران جوان را شاداب می‌سازد.