Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




روت 1:20 - مژده برای عصر جدید

20 نعومی در پاسخ گفت: «مرا دیگر نعومی نخوانید، مرا مارّه (یعنی تلخی) صدا کنید، چون خدای قادر مطلق زندگی مرا تلخ ساخته است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

20 نَعومی ایشان را گفت: «دیگر مرا نه نَعومی بلکه مارا بخوانید، زیرا قادرمطلق به من مرارت بسیار رسانیده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

20 او به ایشان گفت: «مرا نعومی مخوانید بلکه مرا مره بخوانید زیرا قادر مطلق به من مرارت سخت رسانیده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

20 نعومی به ایشان گفت: «مرا نعومی (یعنی ”خوشحال“) نخوانید. مرا ماره (یعنی ”تلخ“) صدا کنید؛ زیرا خدای قادر مطلق زندگی مرا تلخ کرده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

20 او در پاسخ گفت: «دیگر مرا نَعومی نخوانید، مرا مارَه صدا کنید، چون خدای قادر مطلق زندگی مرا تلخ ساخته است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

20 نِعومی به ايشان گفت: «مرا نِعومي مخوانيد، بلکه مرا مارا بخوانيد، زيرا قادر مطلق به من مرارت سخت رسانيده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




روت 1:20
16 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

وقتی اَبرام ‌نود و نه‌ ساله‌ بود، خداوند بر او ظاهر شد و فرمود: «من ‌خدای قادر مطلق ‌هستم‌. از من ‌اطاعت‌ كن ‌و همیشه ‌آنچه‌ را كه ‌درست‌ است ‌انجام ‌بده‌.


امیدوارم‌، خدای قادر مطلق ‌دل‌ آن ‌مرد را نرم ‌كند تا نسبت ‌به ‌شما مهربان‌ گردد و بنیامین ‌و برادر دیگرتان ‌را به ‌شما پس‌ بدهد. اگر قسمت ‌من‌ این‌ است‌ كه‌ فرزندانم ‌را از دست‌ بدهم‌، باید قبول‌ كنم‌.»


کسی نمی‌تواند حد و اندازهٔ عظمت و قدرت خدای قادر مطلق را درک کند.


درحالی‌که خدا این روز بد را بر سر من آورده و به دام خود گرفتارم کرده است.


خوشا به حال کسی‌که خدا او را تنبیه می‌کند، پس تو نباید از تنبیه قادر مطلق آزرده شوی،


زیرا خدای قادر مطلق مرا هدف تیرهای خود قرار داده است، و زهر آنها در بدنم پخش شده‌ است و ترس خدا مرا به وحشت انداخته است.


مرا نمی‌گذارد که نفس بکشم و زندگی مرا با تلخی پُر می‌سازد.


صبح تا شب در زحمت و محنت به سر می‌برم و هر روز سرزنش می‌شوم.


از زمان کودکی خود رنج کشیده و به مرگ نزدیک شده‌ام، از ترس تنبیه تو در عذاب هستم.


پس از آن به ماره رسیدند ولی آب آنجا به قدری تلخ بود که نمی‌توانستند از آن بنوشند. به همین دلیل بود که آنجا ماره نامیده شده بود.


به ابراهیم، اسحاق و یعقوب به عنوان خدای قادر مطلق ظاهر شدم ولی خودم را با اسم خود یعنی 'خداوند' به آنها نشناساندم.


تمام شب از درد فریاد کشیدم، گویی شیری تمام استخوانهای مرا می‌شکست. فکر کردم خداوند به زندگی‌ام پایان می‌دهد.


زمانی‌که تنبیه می‌شویم نه تنها برای ما خوشایند نیست، بلكه دردناک است، امّا بعدها کسانی‌که با چنین تنبیهی تأدیب شده‌اند، از ثمرات آرامش یک زندگی نیکو بهره‌مند می‌شوند.


خداوند خدا می‌گوید: «من الف و یاء هستم، خداوند متعال كه بود و هست و خواهد آمد.»


در شهر معبدی ندیدم، زیرا معبدش خود خداوند، خدای قادر مطلق و برّه بود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ