Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مکاشفه 8:1 - مژده برای عصر جدید

1 هنگامی‌که برّه، هفتمین مُهر را گشود نزدیک نیم ساعت در آسمان سكوت برقرار بود

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 هنگامی که بره هفتمین مُهر را گشود، حدود نیم‌ساعت سکوت بر آسمان حکمفرما شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 و چون مهر هفتم را گشود، خاموشی قریب به نیم ساعت در آسمان واقع شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 هنگامی که برّه مُهر هفتم را گشود، در آسمان نزدیک به نیم ساعت سکوت مطلق برقرار شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 هنگامی‌که برّه، هفتمین مُهر را گشود، حدود نیم ساعت در آسمان سکوت برقرار شد

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

1 وختی که برّه، مُهر هفتم واز ایکه نِزیک نیم‌ساعت توو آسَمُن سکوت بو.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مکاشفه 8:1
14 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

می‌دانستم که شبح در آنجا حضور دارد، امّا نمی‌توانستم آن را ببینم. در آن سکوت شب، این صدا به گوشم رسید:


در حضور خداوند ساکت باش و با صبر منتظر کار او باش. نگران کسانی‌که با حیله‌گری در زندگی موفّق می‌شوند، نباش.


جان من فقط در حضور خدا آرام می‌شود، زیرا نجات من از جانب اوست.


امّا خداوند در معبد مقدّس خود است، پس تمام روی زمین در حضور او خاموش باشند.


ای مردم، در حضور خداوند خاموش باشید، زیرا او از جایگاه مقدّس خود برخاسته است و به زمین می‌آید.


پس آنها رفته قبر را مُهر و مُوم كرده، پاسدارانی در آنجا گماردند تا از قبر نگهبانی كنند.


آنگاه دیدم كه تخت‌نشین، طوماری در دست راست دارد كه هر دو طرف آن نوشته شده و با هفت مُهر، مُهر و موم شده بود.


آنها سرود تازه‌ای می‌سراییدند: «تو ‌شایسته‌ای كه، طومار را بگیری، و مُهرهایش را بگشایی، زیرا تو كشته شدی و با خون خود مردمان را از هر طایفه و زبان، از هر ملّت و امّت، برای خدا خریدی.


در آن هنگام كه برّه، نخستین مُهر از آن هفت مُهر را شكست، من ناظر بودم و شنیدم كه یكی از آن حیوانات با صدایش مانند رعد می‌گوید: «بیا!»


آنگاه وقتی برّه، ششمین مُهر را گشود، دیدم كه زمین لرزهٔ شدیدی رخ داد. خورشید مانند پلاسی سیاه گشت، ماه کاملاً مثل خون، سرخ شد.


وقتی برّه، دومین مُهر را گشود، شنیدم که حیوان دوم گفت: «بیا!»


وقتی برّه، سومین مُهر را گشود، شنیدم كه حیوان سوم گفت: «بیا!» آنگاه نگاه كردم و اسب سیاهی را دیدم، كه سوارش ترازویی به دست داشت


زمانی‌که او چهارمین مُهر را گشود، صدای حیوان چهارم را شنیدم كه ‌گفت: «بیا!»


وقتی پنجمین مُهر را گشود، در زیر قربانگاه ارواح كسانی را دیدم كه به‌خاطر كلام خدا و اعتراف ایمان خود شهید شده بودند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ