مزامیر 10:11 - مژده برای عصر جدید

¹¹ مرد شریر در دل خود می‌گوید: «خدا فراموش کرده و روی خود را برگردانیده است.»

هزارۀ نو

¹¹ در دل خود می‌گوید: «خدا فراموش کرده است؛ روی خود را پوشانیده و هرگز نخواهد دید.»

Persian Old Version

¹¹ در دل خود گفت: «خدا فراموش کرده است؛ روی خود را پوشانیده و هرگزنخواهد دید.»

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹¹ این بدکاران در دل خود می‌گویند: «خدا روی خود را برگردانده و این چیزها را هرگز نمی‌بیند.»

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹¹ مرد شریر در دل خود می‌گوید: «خدا اهمیّت نمی‌دهد! او روی خود را پوشانیده و هرگز نخواهد دید.»

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹¹ در دل خود گفت: «خدا فراموش کرده است؛ روی خود را پوشانیده و هرگز نخواهد دید.»

مزامیر 10:11 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

مزامیر 10:6

در دل خود می‌گوید: «هرگز نخواهم افتاد، هرگز مشکلی نخواهم داشت.»

مزامیر 59:8

امّا تو ای خداوند، به آنها می‌خندی و همهٔ کافران را مسخره می‌کنی.

مزامیر 64:5

آنها یکدیگر را در انجام نقشه‌های شرورانهٔ خود تشویق می‌کنند، و دربارهٔ محل دامهای خود با هم مشورت می‌کنند. می‌گویند: «چه کسی می‌تواند ما را ببیند؟»

مزامیر 64:6

آنها نقشه‌های شریرانه می‌کشند و می‌گویند: «بسیار عالی است.» فکر و دل انسان چقدر مرموز است!

مزامیر 73:11

آنها می‌گویند: «خدا نمی‌‌داند. خدای متعال از کارهای ما باخبر نمی‌شود.»

مزامیر 94:7

می‌گویند: «خداوند نمی‌بیند و خدای اسرائیل متوجّه نمی‌شود.»

جامعه 8:11

چون گناهکاران فوراً مجازات نمی‌شوند، مردم فکر می‌کنند که می‌توانند گناه کنند.

حزقیال 8:12

خداوند از من پرسید: «ای انسان فانی، آیا می‌بینی که رهبران اسرائیل در خفا چه می‌کنند؟ ایشان همه در اتاقی پر از بت پرستش می‌کنند. بهانهٔ ایشان این است که خداوند ما را نمی‌بیند؛ او این سرزمین را ترک کرده است.»

حزقیال 9:9

خدا پاسخ داد: «گناهان قوم اسرائیل و یهودا بی‌نهایت بزرگ است. خونریزی سرزمین را فراگرفته و شهر پر از بی‌عدالتی است. ایشان می‌گویند: 'خداوند سرزمین را ترک کرده است و ما را نمی‌بیند.'

هوشع 7:2

آنها نمی‌دانند که من از کردار زشت آنها چشم نمی‌پوشم. کارهای بدشان آنها را از هر طرف احاطه کرده است و من همه را به چشم خود می‌بینم.

مَرقُس 2:6

چند نفر از علمای یهود كه آنجا نشسته بودند، پیش خود فكر كردند:

لوقا 7:39

وقتی میزبان یعنی آن فریسی این را دید پیش خود گفت: «اگر این مرد واقعاً نبی بود، می‌دانست این زنی که او را لمس می‌کند کیست و چطور زنی است، او یک زن بدكاره است.»