مَتّی 26:74 - مژده برای عصر جدید

⁷⁴ امّا پطرس سوگند خورده گفت: «لعنت خدا بر من اگر آن مرد را بشناسم.» در همان لحظه خروس بانگ زد

هزارۀ نو

⁷⁴ آنگاه پطرس لعن کردن آغاز کرد و قسم خورده، گفت: «این مرد را نمی‌شناسم!» همان دم خروس بانگ زد.

Persian Old Version

⁷⁴ پس آغاز لعن کردن و قسم خوردن نمود که «این شخص را نمی شناسم.» ودر ساعت خروس بانگ زد

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁷⁴ پطرس این بار به لعنت کردن و قسم خوردن شروع کرد و گفت: «من اصلاً این مرد را نمی‌شناسم.» درست در همین هنگام خروس بانگ زد،

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁷⁴ امّا پطرس شروع به لعن کردن نموده سوگند یاد کرده و گفت: «من این مرد را نمی‌شناسم.» در همان لحظه خروس بانگ زد

کتاب مقدس به زبان بندری

⁷⁴ اُغایه پطرس بِی خوش نَعلت ایکه و کَسَم ایخا ایگو: «مه به ایی مرد ناشناسُم!» همو لحظه کروس بُنگ ایدا.

مَتّی 26:74 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

مَتّی 10:28

از کسانی‌که جسم را می‌كشند ولی قادر به كشتن جان نیستند نترسید. از کسی بترسید كه قادر است جسم و جان، هر دو را در دوزخ تباه سازد.

مَتّی 26:34

عیسی به او گفت: «یقین بدان كه همین امشب پیش از آنكه خروس بخواند، تو سه بار خواهی گفت كه مرا نمی‌شناسی.»

مَتّی 26:73

كمی بعد کسانی‌که آنجا ایستاده بودند، نزد پطرس آمده به او گفتند: «البتّه تو یکی از آنها هستی زیرا از لهجه‌ات پیداست.»

مَتّی 26:75

و پطرس به‌یاد آورد كه عیسی به او گفته بود: «پیش از آنكه خروس بخواند، تو سه بار خواهی گفت كه مرا نمی‌شناسی.» پس بیرون رفت و زار زار گریست.

مَتّی 27:25

مردم یک صدا فریاد كردند: «خون این مرد به گردن ما و فرزندان ما باشد!»

مَرقُس 14:30

عیسی به او فرمود: «یقین بدان كه امروز و همین امشب قبل از اینكه خروس دو مرتبه بانگ بزند، تو سه مرتبه خواهی گفت كه مرا نمی‌شناسی.»

مَرقُس 14:68

پطرس منكر شده گفت: «من اصلاً نمی‌دانم و نمی‌فهمم تو چه می‌گویی.» بعد از آن، او به داخل دالان رفت و در همان موقع خروس بانگ زد.

لوقا 22:60

امّا پطرس گفت: «ای مرد، من نمی‌دانم تو چه می‌گویی.» درحالی‌که او هنوز صحبت می‌کرد، بانگ خروس برخاست

یوحنا 18:27

پطرس باز هم منكر شد و درست در همان وقت خروس بانگ زد.

رومیان 9:3

آرزو می‌کردم اگر ممكن می‌شد به‌خاطر قوم خود یعنی قوم یهود كه خویشاوندان من هستند، ملعون و از مسیح جدا شوم.

۱قرنتیان 16:22

ملعون است هرکه خداوند را دوست ندارد. ماراناتا یعنی «ای خداوند ما، بیا.»

مکاشفه 3:19

همهٔ كسانی را كه دوست می‌دارم، سرزنش می‌کنم و تأدیب می‌نمایم پس غیور باش و توبه كن.

داوران 17:2

او به مادرش گفت: «وقتی کسی آن هزار و صد تکه نقرهٔ تو را دزدید تو او را نفرین کردی، من شنیدم. ببین پول نزد من است و من آن کسی هستم که آن را برداشت.» مادرش گفت: «فرزندم، خداوند تو را برکت بدهد.»

داوران 21:18

در عین حال ما هم نمی‌توانیم که دختران خود را به آنها بدهیم، زیرا قسم خورده‌ایم که: لعنت بر ما، اگر دختران خود را به مردان بنیامینی بدهیم.»