Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مَتّی 11:8 - مژده برای عصر جدید

8 پس برای دیدن چه چیز رفتید؟ برای دیدن مردی كه لباسهای ابریشمی و گرانبها پوشیده بود؟ مسلّماً جای چنین افرادی در کاخهای سلطنتی است

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

8 اگر نه، پس برای دیدن چه رفتید؟ برای دیدن مردی که جامه‌ای لطیف در بر دارد؟ آنان که جامه‌های لطیف در بر می‌کنند در کاخهای پادشاهانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

8 بلکه بجهت دیدن چه چیز بیرون شدید؟ آیا مردی را که لباس فاخر در بر دارد؟ اینک آنانی که رخت فاخر میپوشند در خانه های پادشاهان میباشند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

8 یا انتظار داشتید مردی را ببینید با لباسهای نفیس؟ نه، آنان که لباسهای نفیس بر تن دارند، در قصرهای پادشاهان زندگی می‌کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

8 پس برای دیدن چه چیز رفتید؟ برای دیدن مردی که لباس‌های ابریشمی و گران‌بها پوشیده است؟ مسلّماً جای چنین افرادی در کاخ‌های سلطنتی است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

8 پَ وا دیدن چه رَفتین؟ وا دیدن مردی که جِمه نرم و لطیف گَرِشِن؟ اُشُ که جِمه ئُوی نرم و لطیف گَر اَکُنِن توو کاخوی پادشاهُ اَن.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مَتّی 11:8
11 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

آنها جواب دادند: «او ردایی پوستین پوشیده بود و کمربندی چرمی به ‌کمر داشت.» پادشاه گفت: «او ایلیای تشبی است.»


سه سال قبل از این خداوند به اشعیا پسر آموص گفته بود که کفشها و پلاس را از تنش درآورد. او اطاعت کرد و عریان و پا برهنه به هر جا می‌رفت.


در آن روز انبیای دروغی از رؤیاهای خود شرمنده خواهند شد و دیگر برای فریب دادن مردم لباس انبیا را نخواهند پوشید.


درحالی‌که شاگردان یحیی از آنجا می‌رفتند، عیسی دربارهٔ یحیی شروع به صحبت كرد و به مردمی كه در اطراف او ایستاده بودند گفت: «برای دیدن چه چیزی به بیابان رفتید؟ برای تماشای نی‌ای كه از باد می‌لرزد؟


پس شما برای دیدن چه چیزی از شهر بیرون رفتید؟ برای دیدن یک نبی؟ آری، به شما می‌گویم كه او از یک نبی هم بالاتر است.


لباس یحیی از پشم شتر بود و كمربندی چرمی به كمر می‌بست و خوراكش ملخ و عسل صحرایی بود.


برای دیدن چه چیز بیرون رفتید؟ مردی با لباسهای حریر و دیبا؟ بدون شک اشخاصی كه لباسهای زیبا می‌پوشند و زندگانی پر تجمّلی دارند در قصرها به سر می‌برند.


تا به این ساعت ما گرسنه و تشنه‌ایم، لباس كافی نداریم، كتک می‌خوریم، آواره و سرگردان هستیم؛


من متحمّل سختی‌ها، زحمات، بی‌خوابی، گرسنگی و تشنگی فراوان شده‌ام و غالباً بدون خوراک و لباسِ كافی سرمای سخت زمستان را تحمّل کرده‌ام.


نجیب‌ترین و رحیم‌ترین مرد، آن‌قدر درمانده می‌شود که حتّی به برادر، زن و فرزندان خود که هنوز زنده هستند، رحم نمی‌کند.


من دو شاهد خود را مأمور خواهم ساخت، دو پلاس‌پوش كه در تمام آن یک‌‌هزار و دویست و شصت روز نبوّت خواهند كرد.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ