Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




لوقا 15:17 - مژده برای عصر جدید

17 سرانجام به خود آمد و گفت: 'بسیاری از کارگران پدر من نان كافی و حتّی اضافی دارند و من در اینجا نزدیک است از گرسنگی تلف شوم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

17 سرانجام به خود آمد و گفت: ”ای بسا کارگران پدرم خوراک اضافی نیز دارند و من اینجا از فرط گرسنگی تلف می‌شوم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

17 «آخر به خود آمده، گفت چقدر از مزدوران پدرم نان فراوان دارند و من از گرسنگی هلاک میشوم،

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

17 «سرانجام روزی به خود آمد و فکر کرد: در خانه پدرم، خدمتکاران نیز خوراک کافی و حتی اضافی دارند، و من اینجا از گرسنگی هلاک می‌شوم!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

17 سرانجام به خود آمد و گفت، 'بسیاری از کارگران پدر من خوراک کافی و حتّی اضافی دارند و من در اینجا نزدیک است از گرسنگی تلف شوم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس به زبان بندری

17 بالأخره یه رو به خوش هُند و ایگو: ”ای داد نوکروی بَپِ مه هَمَشُ نُن کافی و حتی اضافی به خاردِن شُهَستِن و مه ایجا اَ گُشنه ای تلف اِبودَم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




لوقا 15:17
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

به رفتار خود توجّه کردم و قول می‌دهم که از تعالیم تو پیروی کنم.


آنها مانند خوابی هستند که صبح فراموش می‌شود. هنگامی‌که تو ای خداوند برخیزی آنان محو می‌گردند.


در تمامی کارهایی که زیر آفتاب انجام می‌شود، یک بدی هست و آن بر همه یکسان واقع می‌شود، بدتر اینکه دلهای همه از شرارت پر است و تا زمانی که زنده هستند دیوانگی در دل ایشان است و پس از آن، ناگهان می‌میرند.


ما از تو روی ‌گرداندیم، ولی زود پشیمان شدیم. وقتی تو ما را تنبیه کردی، ما سرافکنده و محزون شدیم. به‌خاطر گناهان و خطاهای دوران جوانیمان، شرمنده و رسوا شدیم.'


اورشلیم که اکنون در حال مصیبت است، دوران گذشته خود را به یاد می‌آورد؛ دورانی که صاحب شکوه و جلال بزرگی بود. زمانی که مردمانش اسیر دشمن شدند، کسی نبود که به او کمک کند. دشمن او را شکست داد و به شکست او خندید.


زیرا ایشان اندیشیده‌اند و از خطاهایی که مرتکب شده‌اند روی‌گردان شده‌اند، البتّه زنده خواهند ماند و نخواهند مرد.


هرقدر که دنبال عاشقان خود بدود، نمی‌تواند به آنها برسد، به جستجویشان می‌رود، امّا آنها را پیدا نمی‌کند. آنگاه می‌گوید: «نزد شوهر اول خود برمی‌گردم، زیرا وقتی همراه او بودم وضع خوبی داشتم.»


او آرزو داشت شكم خود را با نواله‌هایی كه خوكها می‌خورند پُر كند ولی هیچ‌کس به او چیزی نمی‌داد.


او كه در دنیای مردگان در عذاب بود، نگاهی به بالا كرد و از دور، ابراهیم را با ایلعازر كه در كنار او بود دید.


مردم برای تماشا از شهر بیرون آمدند. وقتی نزد عیسی رسیدند مردی را كه دیوها از او بیرون رفته بودند، لباس پوشیده و سر عقل آمده پیش پای عیسی نشسته دیدند و هراسان شدند.


پطرس به خود آمد و گفت: «حالا دیگر یقین دارم، كه خداوند فرشتهٔ خود را فرستاده است كه مرا از دست هیرودیس و از آنچه یهودیان انتظار آن را داشتند برهاند.»


وقتی آنها این را شنیدند دلهایشان جریحه‌دار شد و از پطرس و سایر رسولان پرسیدند: «ای برادران، تكلیف ما چیست؟»


و هرچه کاملاً روشن شود مانند نور آشكار است. به آن سبب است كه می‌گویند: «ای كه در خوابی، بیدار شو، از میان مردگان برخیز و مسیح بر تو خواهد تابید.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ