Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




سوگنامه 1:2 - مژده برای عصر جدید

2 شبها زار زار گریه می‌کند و اشکش، قطره‌قطره بر گونه‌هایش می‌ریزد. از تمام دوستانی که داشت، یک نفر هم برایش باقی نمانده است. دوستانش به او خیانت کرده‌ و همگی با او دشمن شده‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 شبانگاه زار زار می‌گریَد و اشکها بر گونه دارد. از میان همۀ عاشقانش کسی نیست که تسلایَش دهد. دوستانش جملگی به او خیانت ورزیده‌ و دشمن او گشته‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 شبانگاه زارزار گریه میکند و اشکهایش بررخسارهایش میباشد. از جمیع محبانش برای وی تسلی دهندهای نیست. همه دوستانش بدوخیانت ورزیده، دشمن او شدهاند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 اورشلیم تمام شب می‌گرید و قطره‌های اشک روی گونه‌هایش می‌غلتند. از میان یارانش یکی هم باقی نمانده که او را تسلی دهد. دوستانش به او خیانت کرده و همگی با او دشمن شده‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 شب‌ها زارزار می‌گرید و اشکش قطره‌ قطره بر گونه‌هایش فرو می‌ریزد. از تمام عشاقش یکی هم برایش باقی نمانده است. متّحدانش به او خیانت کرده‌ همگی با او دشمن شده‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 شبانگاه زارزار گریه می‌کند، و اشکهایش بر گونه‌هایش می‌باشد. از تمامی عاشقانش برای او تسلی دهنده‌ای نیست. همه دوستانش به او خیانت ورزیده، دشمن او شده‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




سوگنامه 1:2
30 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

مثل نهری که در زمستان از یخ و برف پُر است و در تابستان آب آن در اثر حرارت بخار می‌شود و خشک می‌گردد، دوستان من هم قابل اعتماد نیستند.


ماههای عمر من در بیهودگی می‌گذرند. شبهای طولانی و خسته کننده‌ای، نصیب من شده است.


آنانی که با اشكها می‌کارند، با شادمانی درو خواهند نمود!


همهٔ دشمنانم، به خصوص همسایگانم مرا تحقیر می‌کنند، آشنایانم از من می‌ترسند و وقتی مرا در کوچه می‌بینند، می‌گریزند.


از ناله خسته شده‌ام. هر شب سیل اشک در رختخواب من جاری است.


هنگامی‌که گرسنه بودم زهر به من تعارف کردند؛ و وقتی تشنه بودم، سرکه به من دادند.


وقتی انسان فقیر شود، حتّی خویشاوندانش او را ترک می‌کنند، چه رسد به دوستانش، و کوشش او برای بازیافتن آنها به جایی نمی‌رسد.


اگر گوش ندهید، به‌خاطر غرور شما در خفا خواهم گریست. برای قوم خدا که به اسارت رفته‌اند به سختی خواهم گریست و اشک خواهم ریخت.


ای اسرائیل، پاهای خود را خسته نکن، و نگذار گلوی تو از تعقیب سایر خدایان خشک شود. فقط بگو: 'نه، من نمی‌توانم بازگردم. من عاشق خدایان بیگانه هستم و به دنبال آنها خواهم رفت.'»


خداوند می‌گوید: «اگر مردی زنش را طلاق دهد و زنش او را ترک کند وبا دیگری ازدواج کند، آن مرد نمی‌تواند زنش را دوباره بگیرد. چنین عملی باعث می‌شود، آن زمین آلوده شود. امّا تو ای اسرائیل، عشاق زیادی داشتی و اکنون می‌خواهی به نزد من بازگردی!


تمام یارانت تو را فراموش کرده‌اند، و دیگر اهمیّتی به تو نمی‌دهند. من مثل یک دشمن به تو حمله کردم، مجازات تو سخت بود، چون گناهانت بی‌شمار و شرارت‌هایت بی‌حد است.


ای اورشلیم، تو محکوم به فنا هستی! چرا جامهٔ قرمز می‌پوشی؟ چرا خود را با جواهرات می‌آرایی و سُرمه بر چشمان خود می‌کشی، خودت را بیهوده زیبا می‌کنی! عُشاق تو، تو را طرد کرده و می‌خواهند تو را بکشند.


ای کاش سرم چشمهٔ پر آب، و چشمهایم جویباری از اشک بود، تا می‌توانستم روز و شب برای قوم خودم که کشته شده‌اند، بگریم.


«از دوستان خود کمک خواستم، ولی آنها مرا فریب دادند. کاهنان و رهبران من برای خوراک تلاش کردند تا بخورند و نیرویی پیدا کنند، امّا همگی در جاده‌های شهر از گرسنگی هلاک شدند.


«همه ناله‌های مرا می‌شنوند، ولی فریادرسی نیست. دشمنان از مصیبت‌هایی که تو بر سرم آوردی، خوشحال شدند. خداوندا، آن روزی را که وعده داده‌ای بیاور و دشمنانم را هم به بلای من گرفتار نما.


لکهٔ ننگی بر دامنش بود ولی او اعتنایی به آن نکرد، پس به وضع وحشتناکی سقوط نمود و کسی نبود که او را تسلّی دهد. دشمنانش پیروز شدند و او در حضور خداوند زاری می‌کند و رحمت می‌طلبد.


به‌خاطر مصیبتی که بر قوم من آمده و اطفال و کودکان شیرخواری که در جاده‌های شهر از حال رفته‌اند، چشمانم از گریه تار شده‌اند، روحم افسرده و غمگین است و دلم از غم به جوش آمده است.


بنابراین همهٔ عاشقانت را که از وجودشان لذّت می‌بردی و آنهایی را که معشوق تو بودند و کسانی‌ را که از آنها نفرت داشتی، به دور تو جمع می‌کنم و تو را در برابر آنها برهنه می‌سازم تا عریانی تو را ببینند.


هرقدر که دنبال عاشقان خود بدود، نمی‌تواند به آنها برسد، به جستجویشان می‌رود، امّا آنها را پیدا نمی‌کند. آنگاه می‌گوید: «نزد شوهر اول خود برمی‌گردم، زیرا وقتی همراه او بودم وضع خوبی داشتم.»


به دوست و رفیق خود اعتماد مکن و حتّی به همسرت اعتماد مکن و متوجّه حرف دهانت باش.


زیرا هدف همهٔ آنها یكی است و قدرت و اختیارات خود را به حیوان وحشی می‌بخشند.


آن ده شاخی كه دیدی، با آن حیوان وحشی دشمن فاحشه خواهند شد و او را عریان و ویران خواهند ساخت. گوشت تنش را خواهند خورد و او را در آتش خواهند سوزانید.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ