Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 30:14 - مژده برای عصر جدید

14 تمام یارانت تو را فراموش کرده‌اند، و دیگر اهمیّتی به تو نمی‌دهند. من مثل یک دشمن به تو حمله کردم، مجازات تو سخت بود، چون گناهانت بی‌شمار و شرارت‌هایت بی‌حد است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

14 همۀ یارانت تو را از یاد برده‌اند، و کسی در اندیشۀ تو نیست؛ زیرا که تو را به ضرب دشمن مبتلا ساختم، و به تأدیبِ خصمِ بی‌رحم سپردم؛ از آن رو که تقصیر تو عظیم است، و گناهانت بی‌شمار.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

14 جمیع دوستانت تو را فراموش کرده، درباره تواحوال پرسی نمی نمایند زیرا که تو را به صدمه دشمن و به تادیب بیرحمی بهسبب کثرت عصیانت و زیادتی گناهانت مبتلا ساختهام.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

14 تمام دلباختگانت تو را ترک کرده‌اند و حتی حالت را نیز نمی‌پرسند. تو را بی‌رحمانه زخمی کرده‌ام گویی دشمنت بوده‌ام؛ تو را سخت تنبیه کرده‌ام، چون گناهانت بسیار و شرارتت بزرگ است!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

14 تمام یارانت تو را فراموش کرده‌اند، و دیگر اهمیّتی به تو نمی‌دهند. من مثل یک دشمن به تو حمله کردم؛ مجازات تو سخت بود، چون گناهانت بی‌شمار و شرارت‌هایت بی‌حد است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

14 تمامی دوستانت تو را فراموش کرده، درباره تو احوالپرسی نمی‌نمایند، زیرا که تو را به صدمه دشمن و به تنبیه بیرحمی به خاطر زیادی عصیانت و فزونی گناهانت، مبتلا ساخته‌ام.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 30:14
38 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

تو با خشم خود، گوشت بدنم را پاره کرده‌ای، با دیدهٔ نفرت به من نگاه می‌کنی و مرا دشمن خود می‌پنداری.


آتش غضب خود را بر من افروخته و مرا دشمن خود می‌شمارد.


تو بر من رحم نمی‌کنی و با قدرت بر من جفا می‌‌کنی.


بعضی به‌خاطر روش گناه‌آلود خود رنج می‌کشیدند و به سبب شرارتهای خویش در عذاب بودند.


وقتی برای کمک فریاد می‌زنی، بگذار همان بُتهای تو -‌که با نسیم بادی به اطراف پراکنده می‌شوند- تو را نجات دهند! امّا کسانی‌که به من توکّل کنند، در این زمین زندگی خواهند کرد و مرا در معبد بزرگ خودم پرستش خواهند کرد.»


خداوند به من دستور داد تا دربارهٔ اندوه خودم با مردم صحبت کنم و بگویم: «باشد تا شب و روز از چشمانم اشک جاری شود و هیچ‌وقت از گریستن باز نایستم، چون قوم من بشدّت مجروح و عمیقاً آسیب دیده است.


تو با روی‌ آوردن به خدایان سایر ملّتها ارزش خود را از دست داده‌ای. مصر هم مانند آشور تو را ناامید خواهد کرد.


ای مردم اورشلیم به لبنان بروید و از آنجا فریاد بزنید، به سرزمین باشان بروید و از آنجا شیون کنید، و به کوههای موآب بروید و از آنجا ندا در دهید چون همهٔ حامیان شما نابود شده‌اند.


به‌خاطر شرارت‌هایی که مرتکب شده‌اید، بادی شدید رهبران شما را به اطراف پراکنده می‌کند، یاران شما اسیر می‌شوند، و شهر شما رسوا و بی‌آبرو خواهد شد.


دیگر از جراحتهای خود شکایت نکن، چون علاجی برای تو وجود ندارد. من تو را این‌طور مجازات کردم، چون گناهانت بی‌شمار و شرارت‌هایت بی‌حد است


به آتش خواهند کشید. آنها همه‌چیز را خواهند سوزانید، ‌از جمله خانه‌هایی که مردم بر پشت‌ بامهای خود برای بعل بُخور می‌سوزانیدند و به حضور خدایان بیگانه شراب تقدیم می‌کردند و با این کارها مرا به خشم می‌آوردند.


از همان ابتدا، مردمان اسرائیل و یهودا با کارهای خود مرا ناخشنود و خشمگین می‌ساختند.


آنها حتّی بُتهای منفور خود را به معبد بزرگی که برای پرستش من بنا شد آوردند و آن را ملوّث ساخته‌اند.


قربانگاههایی برای بعل در درّهٔ هنوم ساخته‌اند تا پسران و دختران خود را در حضور بت مولِک قربانی کنند. من چنین دستوری به آنها نداده‌ام و حتّی به فکرم نیز خطور نمی‌کرد که با ارتکاب چنین کارهایی باعث گناه مردم یهودا شوند.»


در آن رؤیا دیدم که تمام زنهای کاخ سلطنتی به طرف افسران پادشاه بابل برده می‌شوند. به آنچه آنها در مسیر خود می‌گفتند گوش بده: 'بهترین دوستان پادشاه او را گمراه کردند، آنها به حرفهای او گوش ندادند. وقتی در گِل فرو رفت، دوستانش او را تنها گذاشتند.'»


ای اورشلیم، تو محکوم به فنا هستی! چرا جامهٔ قرمز می‌پوشی؟ چرا خود را با جواهرات می‌آرایی و سُرمه بر چشمان خود می‌کشی، خودت را بیهوده زیبا می‌کنی! عُشاق تو، تو را طرد کرده و می‌خواهند تو را بکشند.


همین امروز سرزمین شما ویران شده و دیگر کسی در آن زندگی نمی‌کند. منظرهٔ وحشتناکی است. مردم اسم آن را به عنوان نفرین و لعنت به کار می‌برند. چون خداوند نمی‌توانست بیش از این ظلم و شرارت شما را تحمّل کند.


من نزد صاحبان قدرت می‌روم و با آنها صحبت می‌کنم. آنها حتماً می‌دانند خدایشان از آنها چه می‌خواهد، و انتظار دارد آنها چگونه زندگی کنند.» امّا دیدم که آنها هم، همه سر به نافرمانی زده‌اند و از اطاعت وی امتناع می‌کنند.


به همین دلیل است که شیران جنگل، آنها را خواهند کشت؛ گرگهای بیابانی آنها را قطعه‌قطعه خواهند کرد، و پلنگها در تمام شهرهایشان به کمین نشسته‌اند. اگر آن مردمان از خانه‌های خود بیرون بروند، دریده و پاره‌پاره خواهند شد، چون گناهان آنها بی‌شمار است و مکرراً از فرمان خداوند سرپیچی کرده‌اند.


آنها کمانها و نیزه‌‌های خود را برداشته‌اند، آنها ظالم و بی‌رحمند. فریاد آنها مثل دریای خروشان است، و سوار بر اسب پیش می‌روند. آنها آمادهٔ جنگ با بابل هستند.


آنها که کمانها و شمشیرهای خود را برداشته‌اند، آدمهای ظالم و بی‌رحمی هستند. سواره نظام آنها مثل دریا می‌خروشد. آنها آمده‌اند تا با اورشلیم بجنگند.»


«از دوستان خود کمک خواستم، ولی آنها مرا فریب دادند. کاهنان و رهبران من برای خوراک تلاش کردند تا بخورند و نیرویی پیدا کنند، امّا همگی در جاده‌های شهر از گرسنگی هلاک شدند.


شبها زار زار گریه می‌کند و اشکش، قطره‌قطره بر گونه‌هایش می‌ریزد. از تمام دوستانی که داشت، یک نفر هم برایش باقی نمانده است. دوستانش به او خیانت کرده‌ و همگی با او دشمن شده‌اند.


خداوند دختر صهیون را با ابر خشم و غضب خود تیره و تار ساخت. شکوه و جلال اسرائیل را که به اوج آسمان می‌رسید، بر زمین زد و در هنگام خشم خود حتّی خانهٔ خویش را هم از یاد برد.


ای اهولیبه، خداوند متعال چنین می‌فرماید: «من عاشقانت را که حالا تو از آنها متنفّر شده‌ای، علیه تو تحریک می‌کنم تا از هر طرف به تو هجوم آورند.


بنابراین من او را به دست عاشقان آشوریش که خواستارشان بود ‌سپردم.


بلی تمام اسرائیل از شریعت تو تجاوز نموده و از اطاعت تو سرباز زده است، همهٔ ما در پیشگاه تو گناهکاریم و به همین خاطر، لعنتهایی که در کتاب توراتِ بنده‌ات موسی بیان شده، بر سر ما آمده است.


این بلا طبق نوشتهٔ تورات موسی گریبانگیر ما شد امّا با وجود این باز هم نخواستیم که از گناهان خود دست بکشیم و آنچه را که نیکوست، بجا آوریم تا تو از ما راضی شوی.


«امّا ما گناه کرده و شرارت ورزیده‌ایم، ما از دستورات تو سرپیچی کرده به راه خطا رفته‌ایم.


مادرشان زنا کرده و با بی‌شرمی گفته است: «دنبال عاشقان خود می‌روم که به من نان و آب و روغن زیتون و شراب و لباس پشمی و ابریشمی می‌دهند.»


مانند شیری که شکار خود را می‌درد، من افرایم و یهودا را می‌درم و با خود می‌برم و هیچ‌کسی نمی‌تواند آنها را از چنگ من برهاند.


متّحدانت به تو خیانت کردند و تو را از سرزمینت بیرون راندند. کسانی‌که با تو در صلح بودند بر تو غلبه کردند و دوستانى که نمک تو را خوردند برایت دام گستردند و مى‌گویند: 'کجاست آن‌همه عقل و هوش او؟'»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ