Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




داوران 8:5 - مژده برای عصر جدید

5 جدعون به مردم سُكوّت گفت: «لطفاً به همراهان من چیزی برای خوردن بدهید، زیرا آنها خسته و بی‌حال شده‌اند و ما هنوز در تعقیب زَبَح و صَلمُونَع، پادشاهان مدیان هستیم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

5 جِدعون به مردان سُکّوت گفت: «تمنا دارم چند قُرص نان به قومی که از پی من می‌آیند بدهید، زیرا به‌شدت خسته‌اند و من همچنان در تعقیب زِبَح و صَلمونَّع، پادشاهان مِدیان هستم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

5 و به اهل سکوت گفت: «تمنا این که چند نان به رفقایم بدهید زیراخستهاند، و من زبح و صلمونع، ملوک مدیان راتعاقب میکنم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 جدعون از اهالی سوکوت غذا خواست و گفت: «ما به خاطر تعقیب زبح و صلمونع، پادشاهان مدیانی بسیار خسته هستیم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 وقتی به سُکّوت رسیدند، جِدعون به مردان شهر گفت: «لطفاً به همراهان من چند قرص نان بدهید، زیرا آن‌ها خسته و کوفته شده‌اند و من هنوز در تعقیب زِبَح و صَلمُونَع، پادشاهان مِدیان هستم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 و به اهل سُکّوت گفت: «تمنا اين که چند نان به رفقايم بدهيد زيرا خسته‌اند، و من زِبَح و صَلمونَّع، شاهان مِدیان را تعقیب می‌کنم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




داوران 8:5
11 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

ملكی‌صدق‌ كه ‌پادشاه ‌سالیم ‌و كاهن‌ خدای متعال بود، برای اَبرام‌ نان ‌و شراب ‌آورد و


امّا یعقوب ‌به‌ سُكوّت رفت‌، و در آنجا خانه‌ای برای خودش ‌ساخت ‌و جایی هم ‌برای گلّه‌ درست‌ كرد. به ‌این ‌سبب‌ اسم‌ آن ‌محل‌ را سُكوّت ‌ گذاشتند.


خداوند از جایگاه مقدّس خود به ما وعده داد و فرمود: «با سرافرازی، شهر شکیم و دشت سُكوّت را بین قوم تقسیم خواهم نمود.


زیرا وقتی شما از مصر خارج شدید آنها با نان و آب به استقبال شما نیامدند. آنها حتّی بلعام، پسر بعور را که از مردم فتور بود از بین‌النهرین اجیر کردند تا شما را لعنت کند.


فرشتهٔ خداوند می‌گوید که میروز را لعنت کنید. به ساکنان آن لعنت بفرستید، زیرا آنها برای کمک به خداوند نیامدند و او را در جنگ با دشمنانش تنها گذاشتند.


در این وقت زَبَح و صَلمونع با پانزده هزار سرباز در قَرقور بودند. از تمام قوای شرقی فقط همین تعداد باقیمانده بود، زیرا یکصد و بیست هزار نفرشان قبلاً تلف شده بودند.


زبح و صلمونع فرار کردند. جدعون به تعقیب‌ آنها رفت و هر دو پادشاه مدیان را دستگیر کرد و تمام سپاه آنها را تارومار کرد.


جدعون به سُكوّت رفت و به مردم آنجا گفت: «به یاد بیاورید که شما از کمک کردن به من خودداری‌ کردید و گفتید که من هرگز نمی‌توانم زبح و صلمونع را دستگیر کنم و از دادن خوراک به ما که خسته و بی‌حال بودیم، خودداری کردید. اینک ببینید آنها اینجا هستند.»


آنگاه ابیجایل فوراً برخاسته دویست نان، دو مشک شراب، پنج گوسفند بریان شده، پنج پیمانه غلّهٔ بریان، صد دسته قرص نان کشمشی و دویست قرص نان انجیر مهیّا کرده روی الاغها بار کرد


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ