Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِشعیا 47:1 - مژده برای عصر جدید

1 خداوند می‌گوید: «ای بابل از تختت فرود بیا و در خاک و خاکستر روی زمین بنشین. روزی تو مثل دختری باکره بودی، شهری تسخیر نشده، امّا دیگر ظریف و لطیف نیستی! اکنون تو یک برده‌ای!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 «ای دختر باکرۀ بابِل، فرود آی و بر خاک بنشین! ای دختر کَلدانیان، بر زمین، بی‌‌تخت بنشین! چراکه تو را دیگر ظریف و لطیف نخواهند خواند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 ای باکره دختر بابل فرود شده، بر خاک بنشین وای دختر کلدانیان بر زمین بیکرسی بنشین زیرا تو را دیگر نازنین و لطیف نخواهند خواهند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 خداوند می‌گوید: «ای بابِل، از تخت خود به زیر بیا و بر خاک بنشین، زیرا دوران عظمت تو به سر آمده است. تو زمانی مانند یک شاهزادهٔ باکره، لطیف و نازنین بودی، اما اینک برده‌ای بیش نیستی.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 خداوند می‌گوید: «ای بابِل از تختت فرود بیا و روی زمین در خاک و خاکستر بنشین. روزی تو مثل دختری باکره بودی، شهری تسخیر نشده، امّا دیگر ظریف و لطیف نیستی! اکنون تو یک برده‌ای!

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 ای باکره دختر بابل، آمده بر خاک بنشین و ‌ای دختر کَلدانیان، بر زمین بی‌تخت بنشین. زیرا تو را دیگر نازنین و لذیذ نخواهند خواند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِشعیا 47:1
36 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

آنها هفت شبانه‌روز در کنار او بر زمین نشستند و هیچ‌کدام با او حرفی نزدند، زیرا دیدند که درد او بسیار شدید است.


ایّوب در میان خاکستر نشست و با یک تکه سفال، بدن خود را می‌خارید.


ای بابل، تو ویران خواهی شد. خوشا به حال کسی‌که آن چه تو بر سر ما آوردی، بر سر خودت بیاورد.


تو فروتنان را نجات می‌بخشی و اشخاص متکبّر را سرنگون می‌کنی.


عصای سلطنت را از او گرفتی و تختش را سرنگون ساختی.


این پیامی است که اشعیا پسر آموص، دربارهٔ بابل از خدا دریافت کرد:


روزی که من -‌خداوند متعال- خشم خود را نشان دهم، آسمانها به لرزه می‌افتند و زمین از مدار خود خارج خواهد شد.


خداوند یک ‌بار دیگر به قوم خودش اسرائیل، ترحّم خواهد کرد. او می‌گذارد باز هم آنها به سرزمین خود بازگردند تا بیگانگان بیایند و با آنها زندگی کنند.


این پیامی است برای بابل: بلایی مثل گردباد تند از آن سوی صحرا از سرزمینی مخوف خواهد آمد.


ای شهر صیدون، شادی و خوشی تو به پایان رسیده و مردمانت در رنج و ستم هستند. حتّی اگر آنها به قبرس بگریزند، در آنجا نیز در امان نخواهند بود.


او کسانی را که متکبّر بودند حقیر نموده، او شهرهایی را که ‌آنها در آن زندگی می‌کردند، ویران نمود و دیوارهای آن را با خاک یکسان نمود.


دروازه‌های شهر گریان و سوگوارند و تمام شهر مانند زنی برهنه خواهد بود که در کُنجی روی زمین نشسته است.


خداوند گفته است: «ای سنحاریب، شهر اورشلیم به تو می‌خندد و تو را مسخره می‌کند.


ای اورشلیم خود را آزاد ساز! از گرد و خاک برخیز و بر تخت خود بنشین! ای قوم اسیر صهیون، زنجیرهایی که شما را به اسارت درآورده، پاره کنید.


خداوند به من گفت: «به پادشاه و به مادرش بگو از تختهای خود به زیر آیند، چون تاجهای زیبای آنها از سرشان افتاده است.»


ای مردم مصر به جلعاد بروید و در جستجوی دارویی باشید! تمام داروهای شمال بی‌اثر هستند و هیچ‌چیزی نمی‌تواند درد شما را درمان کند.


ای ساکنان دبون از جایگاههای پرشکوه و بلند خود پایین بیایید و بر روی خاک بنشینید. ویرانگر موآب حاضر است و قلعه‌های آن را خراب کرده است.


این است پیامی که خداوند دربارهٔ بابل و مردمش به من داد:


آنها کمانها و نیزه‌‌های خود را برداشته‌اند، آنها ظالم و بی‌رحمند. فریاد آنها مثل دریای خروشان است، و سوار بر اسب پیش می‌روند. آنها آمادهٔ جنگ با بابل هستند.


خداوند می‌گوید: «بادی ویران کننده بر بابل و مردم آن خواهد وزید.


بزودی دشمن آنها را مثل دانه‌های گندمی در خرمنکوب خُرد خواهد کرد. من، خداوند متعال، خدای اسرائیل، چنین گفته‌ام.»


شما می‌گویید: «ما رسوا و شرمسار شده‌ایم، احساس درماندگی می‌کنیم، چون بیگانگان مکانهای مقدّس در معبد بزرگ ما را اشغال کرده‌اند.


ریش‌سفیدان اورشلیم با لباس ماتم بر زمین نشسته‌اند و بر سر خود خاک می‌‌ریزند. دوشیزگان اورشلیم، از غم سر بر زمین نهاده‌اند.


پیر و جوان در کوچه‌ها در خاک و خون می‌غلطند. دوشیزگان و مردان جوان با شمشیر کشته شده‌اند. در روز غضبت، همه را کشتی و بر آنها رحمی نکردی.


آنهایی که زمانی غذاهای لذیذ می‌خورند، اینک از گرسنگی در کوچه‌ها جان می‌‌دهند. کسانی‌که در ناز و نعمت زندگی می‌کردند، اکنون در بین زباله‌ها به دنبال غذا می‌گردند.


آنگاه همهٔ پادشاهان کشورهای ساحلی از تختهای خود فرود خواهند آمد و ردا و جامهٔ قلّابدوزی خود را از تن بیرون می‌آورند. وحشت ایشان را خواهد پوشاند. بر روی زمین خواهند نشست، هر لحظه خواهند لرزید و از سرنوشت تو در شگفت خواهند شد.


دل تو به‌خاطر زیبایی‌ات مغرور گردید و دانش خود را به سبب شکوه خود فاسد کردی. من تو را به زمین افکندم تا هشداری برای پادشاهان دیگر باشی.


وقتی پادشاه نینوا پیام را شنید، از تخت خود پایین آمد، ردای خود را کند و پلاس پوشید و روی خاکستر نشست.


تختهای پادشاهان را واژگون می‌کنم. قدرت فرمانروایان را با ارّابه و سوارانشان از بین می‌برم و اسبان و سواران آنها یکدیگر را با شمشیرهای خود می‌کشند.


امّا اکنون از بابل فرار کنید و به اورشلیم بازگردید.


او را به همان اندازه كه به جلال و تجمّل خویش فخر می‌کرد، غم و عذاب دهید. چون او در دل خود می‌گوید: 'من مثل ملكه بر تخت خود نشسته‌ام! من دیگر بیوه نیستم و غم را هرگز نخواهم دید.'


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ