Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




پیدایش 38:1 - مژده برای عصر جدید

1 در همان‌ زمان ‌یهودا برادران‌ خود را ترک‌ كرد و نزد شخصی به ‌نام‌ حیره ‌كه‌ اهل‌ عدُلام‌ بود ساكن ‌شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 در آن زمان، یهودا برادرانش را ترک گفت و رفته، نزد مردی عَدُلّامی که حیرَه نام داشت، میهمان شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 و واقع شد در آن زمان که یهودا ازنزد برادران خود رفته، نزد شخصی عدلامی، که حیره نام داشت، مهمان شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 در همان روزها بود که یهودا خانهٔ پدر خود را ترک نموده، به عدولام رفت و نزد شخصی به نام حیره ساکن شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 در همان‌ زمان، ‌یهودا برادران‌ خود را ترک‌ کرد و نزد شخصی به ‌نام‌ حیرَه ‌که‌ اهل‌ عَدُلّام‌ بود، ساکن ‌شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 و واقع شد در آن زمان که یهودا از نزد برادران خود رفته، نزد شخصی عَدُلّامی که حیره نام داشت، مهمان شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




پیدایش 38:1
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

بعد از مدّتی زن یهودا مرد. بعد از اینکه روزهای عزاداری تمام‌ شد، یهودا با دوستش‌ حیرهٔ عدُلامی به‌ تمنه‌ رفت‌، همان‌ جایی كه‌ پشم ‌گوسفندانش‌ را می‌چیدند.


یهودا، دوستش ‌حیره‌ را فرستاد تا بُزغاله‌ را ببرد و گرویی‌ها را از آن ‌زن ‌پس‌ بگیرد. امّا حیره‌ نتوانست ‌او را پیدا كند.


داوود در غار عدُلام بود و سپاه فلسطینی‌ها در دشت رفائیم اردو زده بودند، سه نفر از سی فرماندهٔ نظامی لشکر اسرائیل، در فصل درو به دیدار او رفتند.


روزی الیشع به شونیم رفت. در آنجا زن ثروتمندی زندگی می‌کرد. او با اصرار او را به غذا خوردن دعوت کرد. بعد از آن هرگاه به شونیم می‌رفت در آنجا غذا می‌خورد.


با اشخاص دانا معاشرت کن و دانا خواهی شد، با مردم نادان همنشین شو و زیان خواهی دید.


نادانی را ترک کنید و با بینش زندگی نمایید.


ای مردم مریشه، خداوند شما را به دست دشمنان تسلیم می‌کند. آنها شهر شما را متصرّف می‌شوند و رهبران اسرائیل به غار عدُلام پناه می‌برند.


یرموت، عدُلام، سوکوه، عزیقه،


یاعیل به استقبال سیسرا بیرون آمد و به او گفت: «بیا آقا، داخل شو، نترس. در اینجا در کنار ما خطری برایت نیست.» پس سیسرا با او به داخل چادر رفت. یاعیل او را با لحافی پوشاند.


داوود از شهر جت فرار کرد و به غاری نزدیک شهر عدُلام پناه برد. وقتی برادران و دیگر اعضای فامیل او باخبر شدند، همه به او پیوستند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ