حزقیال 8:1 - مژده برای عصر جدید

¹ در روز پنجم ماه از سال ششم تبعید ما، درحالی‌که در خانهٔ خود با رهبران یهودا نشسته بودم، دست خداوند متعال بر من آمد.

هزارۀ نو

¹ در سال ششم، در روز پنجم از ماه ششم، هنگامی که در خانۀ خود نشسته بودم و مشایخ یهودا نیز در برابرم نشسته بودند، دست خداوندگارْ یهوه در آنجا بر من فرود آمد.

Persian Old Version

¹ و در سال ششم در روز پنجم از ماه ششم، چون من در خانه خود نشسته بودم ومشایخ یهودا پیش من نشسته بودند، آنگاه دست خداوند یهوه در آنجا بر من فرود آمد.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹ در روز پنجم ماه ششم از سال ششم اسارت، در خانهٔ خود با بزرگان یهودا گفتگو می‌کردم که ناگاه دست خداوند یهوه بر من قرار گرفت.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹ در روز پنجمِ ماه ششم از سال ششم تبعید ما، در‌حالی‌که در خانۀ خود با رهبران یهودا نشسته بودم، دست خداوند متعال بر من آمد.

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹ و در سال ششم در روز پنجم از ماه ششم، چون من در خانه خود نشسته بودم و مشایخ یهودا پیش من نشسته بودند، آنگاه دست خداوند یهوه در آنجا بر من آمد.

حزقیال 8:1 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۲پادشاهان 6:32

الیشع با بزرگان در خانهٔ خود نشسته بود که پادشاه قاصدی نزد او فرستاد. امّا قبل از اینکه قاصد برسد الیشع به بزرگان گفت: «می‌بینید که این قاتل کسی را فرستاده تا سر از تن من جدا کند؟ هنگامی‌که قاصد آمد در را ببندید و اجازه ندهید که داخل شود. پادشاه خودش پشت سر او خواهد آمد.»

حزقیال 14:1

گروهی از رهبران نزد من آمدند و نشستند.

حزقیال 14:4

«بنابراین به ایشان بگو، خداوند متعال چنین می‌فرماید: هر اسرائیلی که قلب خود را به بُتها داده است و خود را به گناه کشانده برای مشورت نزد نبی‌ای می‌آید، من به ایشان پاسخ خواهم داد؛ پاسخی که بُتهای بسیار او سزاوارش هستند.

حزقیال 20:1

در روزِ دهم از ماه پنجمِ سال هفتم تبعید ما، عدّه‌ای از رهبران اسرائیل آمدند و مقابل من نشستند تا از خداوند راهنمایی بطلبند.

حزقیال 24:1

در روز دهمِ ماه دهم از سال نهمِ تبعید ما، کلام خداوند به من فرمود:

حزقیال 26:1

در روز اول ماه از سال یازدهم، کلام خداوند بر من آمد و چنین فرمود:

حزقیال 29:1

در روزِ دوازدهم ماه دهم از سالِ دهم تبعید ما، خداوند به من فرمود:

حزقیال 29:17

در روز اول ماه اول از سال بیست و هفتم تبعید ما، خداوند به من فرمود:

حزقیال 3:12

آنگاه روح خدا مرا برداشت و از پشت سر من غرّش عظیمی ‌برخاست که می‌گفت: «متبارک باد جلال خداوند در جایگاه ملکوتی او!»

حزقیال 3:14

قدرت خداوند با نیروی عظیمی‌ بر من آمد و روح او مرا برد. من احساس تلخی و خشم کردم.

حزقیال 3:22

در آنجا بار دیگر حضور پرتوان خداوند را احساس کردم و به من فرمود: «برخیز و به دشت برو و من در آنجا با تو سخن می‌گویم.»

حزقیال 30:20

در روز هفتم ماه اول از سال یازدهم تبعید ما، خداوند به من فرمود:

حزقیال 31:1

در روز اول ماه سوم از سال یازدهم تبعید ما، خداوند به من فرمود:

حزقیال 32:1

در روز اول ماه دوازدهم از سال دوازدهم تبعید ما، خداوند به من فرمود:

حزقیال 32:17

در روز پانزدهم ماه اول از سال دوازدهم تبعید ما، خداوند به من فرمود:

حزقیال 33:22

غروب روز گذشته، قبل از آمدن مرد فراری، من حضور قدرتمند خداوند را احساس کرده بودم. زمانی که مرد فراری در صبح نزد من آمد، دهان من گشوده شد و خداوند قدرت سخن گفتن را به من بازگردانید.

حزقیال 33:31

ایشان نزد تو می‌آیند همان‌گونه که قوم من می‌آیند و مانند قوم من نزد تو می‌نشینند و سخنان تو را می‌شنوند، امّا از آنها پیروی نمی‌کنند، زیرا چاپلوسی بر لبهای ایشان است و دلشان در پی سودجویی است.

حزقیال 37:1

حضور پرتوان خداوند را احساس کردم و روح او مرا برداشت و در درّه‌ای قرار داد. آنجا پر از استخوان بود.

حزقیال 40:1

در سال بیست و پنجم تبعید ما، یعنی چهارده سال پس از تسخیر اورشلیم، در روز دهم سال نو، در آن روز من حضور پرتوان خداوند را حس کردم و او مرا با خود برد.

حزقیال 7:27

پادشاه سوگوار و شاهزاده ناامید خواهد شد و مردم از ترس خواهند لرزید. من شما را به‌خاطر کارهایتان مجازات می‌کنم و همان‌گونه که دیگران را قضاوت کردید، شما را قضاوت خواهم کرد. به این ترتیب خواهید دانست که من خداوند هستم.»

حزقیال 8:2

نگاه کردم و شکلی چون انسان دیدم، از کمر به پایین چون آتش و از کمر به بالا مانند برنزِ گداخته، درخشان بود.

مَلاکی 2:7

چون کاهنان سخنگوی خداوند هستند، باید به مردم حقیقت و معرفت را تعلیم بدهند تا مردم طریق راستی را از آنها بیاموزند.

اعمال رسولان 20:33

من به پول یا لباس كسی چشم ندوخته‌ام.