Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




حزقیال 40:3 - مژده برای عصر جدید

3 او مرا نزدیکتر برد، مردی را دیدم که مانند برنز می‌درخشید. او ریسمانی نخی و چوبی برای اندازه‌گیری در دست داشت و در برابر دروازه ایستاده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

3 چون مرا به آنجا آورد، هان مردی را دیدم که منظری برنجین داشت، و ریسمانی از کتان و نیِ اندازه‌گیری به دست او بود، و نزد دروازه ایستاده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

3 و چون مرا به آنجا آورد، اینک مردی که نمایش او مثل نمایش برنج بود ودر دستش ریسمانی از کتان و نی برای پیمودن بود و نزد دروازه ایستاده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

3 وقتی مرا نزدیکتر برد، مردی را دیدم که صورتش مثل مفرغ می‌درخشید و کنار دروازهٔ خانهٔ خدا ایستاده بود. او یک ریسمان و یک چوب اندازه‌گیری در دست داشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

3 او مرا نزدیک‌تر برد، و من مردی را دیدم که مانند برنز می‌درخشید. او ریسمانی نخی و چوبی برای اندازه‌گیری در دست داشت و در برابر دروازه ایستاده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

3 و چون مرا به آنجا آورد، اینک مردی که منظری همانند برنج داشت و ریسمانی از کتان و نی برای اندازه‌گیری به دستش بود، و نزد دروازه ایستاده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




حزقیال 40:3
14 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

عدالت، ریسمان اندازه‌گیری آن بنیاد و صداقت شاغول آن خواهد بود.» توفان تگرگ تمام دروغهایی را که به آنها پناه برده‌اید می‌شوید و می‌برد، و سیلابها مکانهای امن شما را ویران خواهد کرد.


شما در پاسخ به آنها بگویید: «به آنچه خداوند به شما می‌آموزد گوش دهید، نه به واسطه‌ها. آنچه آنها می‌گویند برایتان سودی ندارد.»


از کمر به بالا مثل برنز آتشین و شعله‌ور می‌درخشید. از کمر به پایین مانند شعلهٔ آتش می‌تابید و اطراف او با نور درخشنده‌ای روشن بود.


پاهایشان راست و کف پایشان به سُم گوساله شباهت داشت و مثل یک شیء برنزی، صیقلی و برّاق بود.


سپس آن مرد، مرا به اتاق مرکزی یعنی مکان مقدّس برد. او عرض راهرو را اندازه گرفت و عرض آن سه متر بود.


ضلع شرقی را با چوب اندازه‌گیری، ‌اندازه گرفت و دویست و پنجاه متر بود.


درحالی‌که آن مرد در کنار من ایستاده بود، صدای کسی را شنیدم که از درون معبد بزرگ با من سخن می‌گفت.


با چوب اندازه‌گیری پانصد متر به سوی شرق اندازه گرفت و مرا از آب گذراند. عمق آب تا مچ پای من بود.


نگاه کردم و شکلی چون انسان دیدم، از کمر به پایین چون آتش و از کمر به بالا مانند برنزِ گداخته، درخشان بود.


پاهایش مثل برنزی كه در كوره گداخته و سپس شفّاف شده باشد، درخشان بود و صدایش مانند صدای آبشار.


به من چوب بلندی كه مانند چوب اندازه‌گیری بود، دادند و گفتند: «برو معبد خدا و قربانگاه را اندازه بگیر و تعداد عبادت كنندگان را بشمار


فرشته‌ای كه با من سخن می‌گفت، متری زرّین در دست داشت تا شهر و دیوارش و دروازه‌هایش را با آن اندازه بگیرد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ