Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




جامعه 11:8 - مژده برای عصر جدید

8 پس برای هر سالی که زندگی می‌کنید، شکرگزار باشید و از آن لذّت ببرید. بدانید که روزهای تاریکی در پیش رو خواهید داشت و سرانجام خواهید مرد و امیدی برایتان باقی نخواهد ماند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

8 اگر آدمی سالیان دراز زیست کند، بگذار در همۀ آنها شادی نماید؛ اما این را نیز باید به یاد داشته باشد که روزهای ظلمتْ بسیار خواهد بود. پس هر چه واقع می‌شود، بطالت است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

8 هرچندانسان سالهای بسیار زیست نماید و در همه آنهاشادمان باشد، لیکن باید روزهای تاریکی را به یادآورد چونکه بسیار خواهد بود. پس هرچه واقع میشود بطالت است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

8 انسان تا می‌تواند باید از سالهای عمرش لذت ببرد و نیز بداند که سرانجام خواهد مرد و روزهای بسیاری در تاریکی و بیهودگی به سر خواهد برد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

8 حتّی اگر سال‌های زیادی زندگی کنید، از همه‌ٔ آن‌ها لذّت ببرید، امّا این را نیز به یاد داشته باشید که روزهای تاریک بسیاری در پیش رو خواهید داشت؛ پس هرچه پیش بیاید نهایتاً بیهودگی است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

8 هر‌چند انسان سالهای بسیار زندگی نماید و در همه آنها شادمان باشد، لیکن باید روزهای تاریکی را به یاد آورد، چونکه بسیار خواهد بود. پس هر‌ چه واقع می‌شود، پوچ است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




جامعه 11:8
32 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

بزودی از دنیا می‌روم و راه بازگشت برایم نیست.


به جایی می‌روم که تاریکی و ظلمت و هرج و مرج حکم فرماست و خود روشنی هم تاریکی است.


امّا انسان وقتی‌که مُرد فاسد می‌شود و از بین می‌رود و کجایند آنها؟


انسان هم به خواب ابدی فرو می‌رود و تا نیست شدن آسمانها برنمی‌خیزد و کسی او را بیدار نمی‌کند.


برای یک لقمهٔ نان آواره می‌شوند و می‌دانند آینده‌ای تاریک در پیش‌رو دارند.


از دنیای زندگان رانده شده، به تاریکی انداخته می‌شود.


جاه و مقام کسی او را از مرگ نجات نمی‌دهد، بلکه او نیز خواهد مرد، همچنان‌که یک حیوان می‌میرد.


چیزی را که می‌بخشید آن را به هفت یا هشت نفر تقسیم کنید، چون نمی‌دانید چه پیش می‌آید.


در دل خود گفتم: «چون من و جاهل به یک سرنوشت گرفتار می‌شویم، پس فایدهٔ حکمت چیست؟» هیچ، حکمت هم بیهوده است.


پس، از زندگی بیزار شدم، چون همه‌چیز آن برایم دردسر آورده است. زندگی تمامش بیهوده و به دنبال باد دویدن بود.


چه کسی می‌داند که او حکیم خواهد بود یا احمق. ولی او صاحب همهٔ چیزهایی خواهد شد که من با رنج و مشقت زیاد در زندگی خود به دست آورده‌ام. این نیز بیهوده است.


خدا به کسانی‌که او را خشنود می‌سازند، حکمت، دانش و خوشی می‌بخشد، ولی به خطاکاران مشقتِ کار و زحمتِ اندوختن مال را می‌دهد تا خدا آن را از آنها گرفته به کسانی عطا کند که از آنها راضی است. این نیز مانند دنبال باد دویدن، بیهوده است.


او بر عدّهٔ بی‌شماری حکومت می‌کند. امّا نسل بعدی به او رغبتی نشان نخواهد داد. به راستی این نیز بیهوده و در پی باد دویدن است.


و این در مورد مردی است که تنها زندگی می‌کند، نه پسری دارد و نه برادری، امّا زحمت زیاد می‌کشد تا پول و دارایی جمع کند و چشمش از ثروت سیر نمی‌شود. او برای چه کسی زحمت می‌کشد و خود را از لذّتهای زندگی محروم می‌کند؟ او زندگی بیهوده و مشقّت‌باری دارد.


هرچه حرف بیشتر، بیهودگی بیشتر. پس چه چیز بهتر است؟


اگر کسی دو هزار سال هم زندگی کند، ولی در زندگی خوش و راضی نباشد چه فایده‌ای دارد؟ سرانجام همگی به یک‌‌جا می‌روند.


در وقت خوشبختی خوش باشید و هنگام سختی به یاد آورید که خوبی و بدی از جانب خداست و شما نمی‌دانید که بعد از آن چه اتّفاقی رخ خواهد داد.


گرچه ممکن است یک گناهکار صد بار گناه کند و باز هم زنده بماند، امّا در واقع کسانی سعادتمند خواهند بود که از خدا می‌ترسند و به او احترام می‌گذارند.


پس شادمانی را ستودم چون برای انسان در دنیا چیزی بهتر از این نیست که بخورد و بنوشد و لذّت ببرد تا در میان زحمات این زندگی که خدا در دنیا به او داده است لذّت ببرد.


پس بروید نان خود را با لذّت بخورید و شرابتان را با دل‌خوشی بنوشید و شاد باشید، زیرا این خواست خداست.


خداوند، خدای خود را تکریم کنید، قبل از اینکه او روزگار شما را تیره کند و شما بر فراز کوه‌ها بلغزید، قبل از آنکه او، نوری را که در انتظارش هستید به ظلمت مبدّل کند.


آن روز، روز تاریکی و ظلمت، روز ابرهای سیاه و تاریکی غلیظ است. سپاه نیرومندی همچون سیاهی شب کوهها را می‌پوشاند. آن لشکر چنان عظیم و قوی است که مانند آن قبلاً هرگز دیده نشده است و بعد از این هم دیده نخواهد شد.


پس پادشاه به ملازمان خود گفت: 'دست و پای او را ببندید و او را بیرون در تاریكی بیندازید در جایی‌که گریه و دندان بر دندان ساییدن وجود دارد.'


عیسی به آنان گفت: «فقط تا زمانی كوتاه نور با شماست؛ تا وقتی این نور با شماست راه بروید مبادا تاریكی شما را فرا گیرد. کسی‌که در تاریكی راه می‌رود نمی‌داند به كجا می‌رود.


اگر آنها خردمند بودند، می‌توانستند درک کنند که چرا شکست خورده‌اند.


زیرا آنها به شما گفته بودند كه در زمان آخر افرادی می‌آیند كه شما و ایمانتان را مسخره خواهند كرد و فقط از شهوات شریرانهٔ خود پیروی خواهند نمود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ