Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




دانیال 10:6 - مژده برای عصر جدید

6 بدن او مثل جواهر می‌درخشید، رویش برق می‌زد و چشمانش همچون شعله‌های آتش بودند و بازوها و پاهایش مانند برنز صیقلی شده و صدایش شبیه همهمهٔ گروه بی‌شماری از مردم بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

6 بدنش چون زِبَرجَد بود و چهره‌اش چون آذرخش به نظر می‌رسید؛ چشمانش چون مشعلهای فروزان بود و بازوان و ساقهایش به درخشندگی برنجِ تافته، و آواز کلامش چون همهمۀ جماعتِ بی‌شمار.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

6 و جسد او مثل زبرجد وروی وی مانند برق و چشمانش مثل شعله های آتش و بازوها و پایهایش مانند رنگ برنج صیقلی و آواز کلام او مثل صدای گروه عظیمی بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

6 بدن او مثل جواهر می‌درخشید، رویش چون آذرخش می‌درخشید و چشمانش همچون شعله‌های آتش بودند و بازوها و پای‌هایش مانند برنز صیقلی شده و صدایش شبیه غرّش گروه بی‌شماری از مردم بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

6 و بدن او مثل زِبَرجد بود و روی او همانند برق آسمان؛ چشمانش مثل شعله‌های آتش و بازوها و پایهایش درخشنده چون برنج صیقل یافته و صدای کلام او مثل صدای جماعتی بزرگ.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




دانیال 10:6
18 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

ردیف چهارم یاقوت کبود، عقیق جگری و یشم باشد. سنگ‌ها باید در قالبی زرّین قرار بگیرند.


دستهای خوش‌تراش‌ او مانند میلهٔ طلایی است که با جواهر آراسته شده باشد. پیکرش همچون عاج شفافی است که با یاقوت مزیّن شده باشد.


این موجودات با سرعت برق جلو و عقب می‌رفتند.


چرخها همه یکسان و مثل زِبَرجد، برّاق بودند. در وسط هر چرخ یک چرخ دیگر قرار داشت.


من صدای بالهای آنها را هنگامی‌که پرواز می‌کردند، شنیدم که مانند صدای آبهای خروشان بود، مانند غریو سپاهی عظیم، مانند صدای خدای قادر مطلق. هنگامی‌که پرواز نمی‌کردند بالهایشان را جمع می‌کردند.


پاهایشان راست و کف پایشان به سُم گوساله شباهت داشت و مثل یک شیء برنزی، صیقلی و برّاق بود.


نگاه کردم و چهار چرخِ هم‌شکل دیدم، هر چرخ در کنار یکی از موجودات بود. چرخها چون سنگهای گرانبها می‌درخشیدند و در درون هر چرخ، چرخ دیگری قرار داشت.


او مرا نزدیکتر برد، مردی را دیدم که مانند برنز می‌درخشید. او ریسمانی نخی و چوبی برای اندازه‌گیری در دست داشت و در برابر دروازه ایستاده بود.


نگاه کردم و شکلی چون انسان دیدم، از کمر به پایین چون آتش و از کمر به بالا مانند برنزِ گداخته، درخشان بود.


در حضور آنها هیئت او تغییر كرد، چهره‌اش مانند آفتاب درخشید و لباسش مثل نور سفید گشت.


صورت او مثل برق می‌درخشید و لباسهایش مانند برف سفید بود.


هنگامی‌که به دعا مشغول بود، نمای چهره‌اش تغییر كرد و لباسهایش از سفیدی می‌درخشید.


آنگاه فرشتهٔ پر قدرت دیگری را كه از آسمان پایین می‌آمد، دیدم. او با ابری پوشیده شده بود و رنگین‌كمانی به دور سرش بود. چهره‌اش مانند خورشید می‌درخشید و ساق پاهایش مثل ستونهای آتش بود.


چشمانش مانند شعلهٔ آتش بود، نیم‌تاجهای بسیار بر سر داشت و نامی بر او نوشته بود كه هیچ‌کس جز خودش نمی‌توانست آن را بفهمد.


«به فرشتهٔ كلیسای طیاتیرا بنویس: «این است سخنان پسر خدا كه چشمانش مانند آتش می‌درخشد و پاهایش مثل برنز شفّاف درخشان است.


پنجمی عقیق سرخ، ششمی عقیق جگری، هفتمی زبرجد سبز، هشتمی یاقوت كبود، نهمی یاقوت زرد، دهمی عقیق سبز، یازدهمی فیروزه و دوازدهمی لعل بنفش بود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ