Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 18:14 - مژده برای عصر جدید

14 یوآب گفت: «نمی‌خواهم با این حرفها وقت خود را تلف کنم.» آنگاه درحالی‌که ابشالوم زنده بود سه نیزه را گرفته و به قلب او فرو کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

14 یوآب گفت: «بیش از این با تو معطل نخواهم ماند.» پس سه نیزه به دست گرفت و آنها را در قلب اَبشالوم که هنوز زنده در میان درخت بلوط بود، فرو برد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

14 آنگاه یوآب گفت: «نمی توانم با تو به اینطورتاخیر نمایم.» پس سه تیر بهدست خود گرفته، آنها را به دل ابشالوم زد حینی که او هنوز در میان بلوط زنده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

14 یوآب گفت: «دیگر بس است! وقتم را با این حرفهای پوچ نگیر!» پس خودش سه تیر گرفت و در قلب ابشالوم که هنوز زنده به درخت آویزان بود، فرو کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

14 یوآب گفت: «من نمی‌خواهم با این حرف‌ها وقت خود را تلف کنم.» آنگاه در‌حالی‌که اَبشالوم هنوز زنده بود، سه نیزه را گرفته به قلب او فرو کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

14 آنگاه يوآب گفت: «بیش از این با تو وقت را تلف نخواهم کرد.» پس سه تير به ‌دست خود گرفته، آنها را به دل اَبشالوم زد حينی که او هنوز در ميان بلوط زنده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 18:14
14 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

بنابراین شمشیر هرگز از خانواده‌ات دور نخواهد بود. چرا تو زن اوریا را گرفتی که زن تو بشود؟ من از این عمل تو بسیار ناراضی هستم.»


آنگاه ابشالوم به خدمتکاران خود گفت: «مزرعهٔ یوآب پهلوی کشتزار من است و او در آن جو کاشته است. بروید و آن را آتش بزنید.» خدمتکاران رفتند و مزرعهٔ او را آتش زدند.


سپس ده نفر از سربازان یوآب به دور ابشالوم حلقه زدند و او را کشتند.


پادشاه به یوآب، ابیشای و اتای گفت: «به‌خاطر من با ابشالوم که جوان است با ملایمت رفتار کنید.» همهٔ مردم فرمانی را که داوود دربارهٔ ابشالوم داد، شنیدند.


یوآب باخبر شد که پادشاه برای ابشالوم گریه می‌کند و سوگوار است.


خبر آنچه اسرائیلی‌ها می‌گفتند به داوود رسید. بعد داوود پادشاه به صادوق و ابیاتار کاهن پیامی به این شرح فرستاد: «به رهبران یهودا بگویید: چرا در باز آوردن پادشاه، شما آخر همه هستید؟


سعادت و خوشی مردم بدکار، همیشه ناپایدار بوده است.


مرد شریری را می‌‌شناختم که بسیار ظالم بود؛ و مانند درخت سدر لبنان به هر سو چنگ انداخته بود.


تیرهای تو به قلب دشمنانت خواهد نشست، ملّتها به پای تو خواهند افتاد.


همان‌طور كه یونس سه روز و سه شب در شكم یک ماهی بزرگ ماند، پسر انسان نیز سه شبانه‌روز در دل زمین خواهد ماند.


در آن هنگام كه مردم از صلح و امنیّت خود تعریف می‌کنند، هلاكت ناگهانی مثل درد زایمان به ایشان وارد خواهد شد و به هیچ‌وجه، جان سالم به در نخواهند برد.


امّا یاعیل یکی از میخهای چادر را با یک چکش گرفت و آهسته نزد او رفت و میخ را به شقیقه‌اش کوفت که سر آن به زمین فرورفت و سیسرا جابه‌جا مُرد، چون از فرط خستگی به خواب سنگینی رفته بود.


سپس میخ چادر و چکشِ کارگر را گرفت و در شقیقهٔ سیسرا فرو برد. سرش را شکست و شقیقه‌اش را شکافت.


خداوندا، همهٔ دشمنانت همچنین هلاک گردند. امّا دوستدارانت، مانند آفتاب با قدرتِ تمام بدرخشند. بعد از آن، مدّت چهل سال آرامش در آن سرزمین برقرار بود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ