Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 17:17 - مژده برای عصر جدید

17 یوناتان پسر ابیاتار و اخیمعص پسر صادوق در عین روجل منتظر بودند و کنیزی برای ایشان خبرها را می‌آورد تا آنها نیز فردا به داوود برسانند. آن دو برای اینکه دیده نشوند نمی‌توانستند به داخل شهر بروند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

17 و اما یوناتان و اَخیمَعَص در عِین‌روجِل مستقر بودند. کنیزی می‌رفت و برایشان خبر می‌برد، و آنان نیز رفته، به داوود پادشاه خبر می‌رساندند، زیرا نمی‌بایست در حال ورود به شهر دیده می‌شدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

17 و یوناتان و اخیمعص نزد عین روجل توقف مینمودند و کنیزی رفته، برای ایشان خبرمی آورد، و ایشان رفته، به داود پادشاه خبرمی رسانیدند، زیرا نمی توانستند به شهر داخل شوند که مبادا خویشتن را ظاهر سازند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

17 یوناتان و اخیمعص، برای اینکه دیده نشوند کنار چشمه عین روجل پنهان شده بودند و کنیزی برای ایشان خبر می‌آورد تا آنها نیز خبر را به داوود پادشاه برسانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

17 یوناتان پسر اَبْیاتار و اَخیمَعَص پسر صادوق در کنار چشمهٔ عِین‌روجل منتظر بودند زیرا آن دو برای این‌که دیده نشوند، نمی‌توانستند به داخل شهر بروند. کنیزی خبرها را برای ایشان می‌آورد تا آن‌ها آن خبرها را به داوود برسانند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

17 يوناتان و اَخيمَعَص نزد عِين‌روجِل توقف می‌نمودند و کنيزی رفته، برای ايشان خبر می آورد، و ايشان رفته، به داوود پادشاه خبر می رسانيدند، زيرا نمی‌توانستند به شهر داخل شوند، مبادا خويشتن را آشکار سازند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 17:17
8 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

بعد پادشاه به صادوق گفت: «ببین، به سلامتی به شهر بازگرد و پسرت اخیمعص و یوناتان پسر ابیاتار را هم با خود ببر.


صادوق و ابیاتار و پسرانشان، اخیمعص و یوناتان هم آنجا هستند. هرچه از خاندان پادشاه شنیدی به وسیلهٔ آنها برایم بفرست.»


او هنوز حرف خود را تمام نکرده بود که یوناتان، پسر ابیاتار کاهن آمد. ادونیا گفت: «بیا داخل شو. تو یک شخص نیک هستی و حتماً خبری خوش آورده‌ای.»


روزی ادونیا در «سنگ مار» که در نزدیکی عین روجل است، گوسفند، گاو و گوساله‌های پروار قربانی کرد. او از پسران دیگر داوود و درباریانی که اهل یهودا بودند برای شرکت در مراسم قربانی دعوت کرد.


از آن نقطه از راه دشت عخور به دبیر و از آنجا به طرف شمال غرب به جلجال، مقابل گردنه اَدومیم و تا جنوب دشت ادامه داشت. و از آنجا تا به چشمه‌های عین شمس و عین روجل می‌رسید.


و از آنجا به دامنهٔ کوهی که مشرف بر درّهٔ هنوم در انتهای شمال دشت رفائیم واقع بود، می‌‌رفت. بعد از درّهٔ هنوم گذشته، به‌ طرف جنوب، جایی که یبوسیان زندگی می‌کردند رسیده، از آنجا به طرف عین روجل می‌‌رفت.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ