Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 14:2 - مژده برای عصر جدید

2 به دنبال زن زیرکی که در شهر تقوع بود فرستاد. به او گفت: «خود را به دروغ عزادار نشان بده. لباس عزاداری بپوش. سرت را شانه نکن و طوری خود را نشان بده که مدّت زیادی عزادار بوده‌ای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 پس کسی را به تِقوعَ فرستاده، زنی حکیم از آنجا آورد و به او گفت: «تمنا اینکه خویشتن را عزادار بنمایی و جامۀ عزا در بر کنی. خود را به روغن تدهین مکن، بلکه همچون زنی رفتار کن که روزهای بسیار به سوگ مرده‌ای نشسته است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 پس یوآب به تقوع فرستاده، زنی دانشمند از آنجا آورد و به وی گفت: «تمنا اینکه خویشتن را مثل ماتم کننده ظاهر سازی، و لباس تعزیت پوشی و خود را به روغن تدهین نکنی و مثل زنی که روزهای بسیار به جهت مرده ماتم گرفته باشد، بشوی.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 به دنبال زنی حکیم فرستاد که در شهر تقوع زندگی می‌کرد. یوآب به آن زن گفت: «خودت را به قیافهٔ زنی که مدت طولانی است عزادار می‌باشد در بیاور؛ لباس عزا بپوش و موهایت را شانه نکن.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 به‌دنبال زن باتدبیری که در شهر تِقوع بود، فرستاد و او را نزد وی آوردند. به او گفت: «خود را به دروغ عزادار نشان بده. لباس عزاداری بپوش. سرت را شانه نکن و طوری خود را نشان بده که گویی مدّت زیادی عزادار بوده‌ای.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 پس يوآب به تِقوعَع فرستاده، زنی دانشمند از آنجا آورد و به او گفت: «تمنا اينکه خويشتن را مثل فردی عزدار بنمایی و جامه عزا بر تن کنی. خود را عطرآگین منمایی و مثل زنی که روزهای بسيار به جهت مرده ماتم گرفته باشد، بشوی.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 14:2
17 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

تامار به ‌خانه‌ رفت ‌و چادر و روبنده‌اش ‌را برداشت‌ و دوباره‌ لباس ‌بیوه‌زنی‌اش ‌را پوشید.


چون زن اوریا شنید که شوهرش کشته شده است، سوگوار شد.


آنگاه داوود از روی زمین برخاست. حمام کرد، عطر زد و لباس پاک پوشید. بعد برای عبادت به معبد خداوند رفت. از آنجا به خانه آمد و گفت که برایش غذا بیاورند. غذا را آوردند پیش رویش گذاشتند و او خورد.


آنگاه زن دانایی از بالای دیوار شهر، یوآب را صدا کرده گفت: «به یوآب بگویید که نزد من بیاید تا با او حرف بزنم.»


حالص فلطی، عیرا پسر عقیش تقوعی،


یربعام به همسر خود گفت: «برخیز و قیافه‌ات را تغییر بده تا کسی تو را نشناسد که همسر من هستی و به شیلوه، نزد اخیای نبی برو. او به من گفته بود که پادشاه اسرائیل می‌شوم.


خداوند به اخیا گفته بود که همسر یربعام می‌آید تا در مورد پسر بیمارش پرسش کند و خداوند به اخیا گفت که چه پاسخی بدهد. هنگامی‌که همسر یربعام رسید، وانمود کرد که شخص دیگری است.


بامدادان برخاستند و به بیابان تقوع رفتند. درحالی‌که خارج می‌شدند، یهوشافاط ایستاد و گفت: «ای مردم یهودا و اورشلیم، به من گوش فرا دهید! به خداوند خدای خود، ایمان داشته باشید تا استوار بمانید! انبیای او را باور کنید تا موفّق شوید.»


پس از آن مردم تقوع قسمت دیگری از دیوار را بنا کردند، این دومین کار آنان محسوب می‌شدکه روبه‌روی بُرج بزرگ نگهبانی معبد بزرگ تا نزدیک عوفل بود.


قسمت بعدی دیوار را مردم تقوع ساختند، امّا بزرگان ایشان از وظایفی که سرپرستان به آنان سپردند، پیروی نکردند و از انجام کار بدنی خودداری ورزیدند.


تا برای شادی دل خود شراب، و برای شادابی چهرهٔ‌شان روغن، و جهت تقویت جسمانی خود، نان تهیّه کنند.


تا می‌توانید از زندگی لذّت ببرید و خوش و خندان باشید.


ای قوم بنیامین فرار کنید، از اورشلیم خارج شوید و به جای امنی بروید! در تقوع شیپور را به صدا درآورید و در بیت‌هکاریم آتشی برای فرستادن اخطار برافروزید. مصیبت و ویرانی از جانب شمال بزودی خواهد رسید.


این است پیام عاموس، چوپانی که از روستای تقوع بود. دو سال پیش از زلزله، هنگامی‌که عُزیا، پادشاه یهودا بود و یربعام پسر یهوآش بر پادشاهی شمالی اسرائیل حکومت می‌کرد، خداوند این رؤیاها را به او نشان داد.


امّا تو وقتی روزه می‌گیری، سر خود را شانه کُن و صورت خود را بشوی


خودت را خوب بشوی، کمی عطر بزن و بهترین لباس خود را بپوش. آنگاه به خرمنگاه برو؛ ولی تا وقتی‌که خوردن و نوشیدنش تمام نشده، نگذار بفهمد تو در آنجا هستی.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ