Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۲سموئیل 12:4 - مژده برای عصر جدید

4 روزی یک مسافر به خانهٔ مرد ثروتمند آمد. او دلش نخواست که از گلّه و رمهٔ خود برّه‌ای را بگیرد و برای مهمانش غذا تهیّه کند. در عوض رفت و برّهٔ آن مرد فقیر را گرفت و آن را کباب کرد و برای مهمان خود آورد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

4 روزی مسافری نزد مرد ثروتمند آمد، اما او را دریغ آمد که از گوسفندان و گاوان خودش یکی را بگیرد و برای مسافری که نزدش آمده بود، مهیا سازد. پس برۀ آن فقیر را بگرفت و آن را برای مردی که نزدش آمده بود، مهیا ساخت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

4 و مسافری نزد آن مرددولتمند آمد و او را حیف آمد که از گوسفندان وگاوان خود بگیرد تا به جهت مسافری که نزد وی آمده بود مهیا سازد، و بره آن مرد فقیر را گرفته، برای آن مرد که نزد وی آمده بود، مهیا ساخت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

4 روزی مهمانی به خانه آن شخص ثروتمند رفت. ولی او به جای آنکه یکی از گاوان و گوسفندان خود را بکشد تا برای مهمانش غذایی تهیه کند، برهٔ آن مرد فقیر را گرفته، سر برید.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

4 روزی یک مسافر به خانۀ مرد ثروتمند آمد. او نخواست که از گلّه و رمۀ خود برّه‌ای را بگیرد و برای مهمان خود غذا تهیّه کند. در عوض رفت و برّۀ آن مرد فقیر را گرفت و آن‌ را کباب کرده برای مهمانش آورد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

4 روزی مسافری نزد آن مرد دولتمند آمد و او را حيف آمد که از گوسفندان و گاوان خود بگيرد تا به جهت مسافری که نزد او آمده بود، خوراک مهيا سازد. پس بره آن مرد فقير را گرفته، برای آن مرد که نزد او آمده بود، خوراک مهيا ساخت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۲سموئیل 12:4
6 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

امّا آن شخص دیگر، از مال دنیا فقط یک برّهٔ ماده داشت که خریده و پرورش داده بود و مثل حیوان دست‌آموز با او و فرزندانش نَشو و نما می‌کرد. از کاسهٔ او می‌خورد و از جام او می‌نوشید. در آغوش او می‌خوابید و او را مانند دختر خود دوست داشت.


داوود از شنیدن این داستان بسیار خشمگین شد و به ناتان گفت: «به نام خداوند سوگند کسی‌که این کار را کرد، سزاوار مرگ است.


انسان وقتی دچار وسوسه می‌شود كه مجذوب و فریفتهٔ شهوات خود باشد.


وقتی مسافرها را در میدان شهر دید، از آنها پرسید: «کجا می‌روید و از کجا آمده‌اید؟»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ