۲سموئیل 11:10 - مژده برای عصر جدید

¹⁰ چون داوود باخبر شد که اوریا به خانهٔ خود نرفته است، او را به حضور خود خواسته گفت: «تو مدّت زیادی از خانه‌ات دور بودی، پس چرا دیشب نزد زنت به خانه نرفتی؟»

هزارۀ نو

¹⁰ چون داوود را گفتند: «اوریا به خانۀ خویش نرفته است»، داوود از اوریا پرسید: «مگر از سفر نیامده‌ای؟ پس چرا به خانۀ خود نرفتی؟»

Persian Old Version

¹⁰ وداود را خبر داده، گفتند که «اوریا به خانه خودنرفته است.» پس داود به اوریا گفت: «آیا تو ازسفر نیامدهای، پس چرا به خانه خود نرفتهای؟»

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹⁰ وقتی داوود این را شنید، اوریا را احضار کرد و پرسید: «چه شده است؟ چرا پس از این همه دوری از خانه، دیشب به خانه نرفتی؟»

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹⁰ چون داوود باخبر شد که اوریا به خانۀ خود نرفته است، او را به حضور خود خواسته گفت: «تو مدّت زیادی از خانه‌ات دور بودی، پس چرا دیشب به خانهٔ خود نرفتی؟»

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹⁰ و داوود را خبر داده، گفتند که «اوريا به خانه خود نرفته است.» پس داوود به اوريا گفت: «آيا تو از سفر نيامده‌ای، پس چرا به خانه خود نرفته‌ای؟»

۲سموئیل 11:10 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۲سموئیل 11:11

اوریا جواب داد: «آیا رواست که صندوق خداوند، مردم اسرائیل و یهودا، سرورم یوآب و سپاه او بیرون در دشت بخوابند و من به خانهٔ خود بروم و با همسرم بخورم و بنوشم و همخواب شوم. به جان شما سوگند که هرگز این کار را نمی‌کنم.»

۲سموئیل 11:9

امّا اوریا به خانهٔ خود نرفت و در نزد دروازهٔ کاخ با سایر خادمان پادشاه خوابید.

۲سموئیل 12:1

خداوند ناتان نبی را نزد داوود فرستاد. ناتان نزد او رفت و این داستان را برای او تعریف کرد: «در شهری دو مرد زندگی می‌کردند. یکی از آنها ثروتمند و دیگری فقیر بود.