۲سموئیل 1:8 - مژده برای عصر جدید

⁸ او پرسید: 'تو کیستی؟' جواب دادم: 'من یک عمالیقی هستم.'

هزارۀ نو

⁸ پرسید: ”کیستی؟“ گفتم: ”یک عَمالیقی.“

Persian Old Version

⁸ او مرا گفت: تو کیستی؟ وی را گفتم: عمالیقی هستم.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁸ پرسید: ”کیستی؟“ گفتم: ”یک عَمالیقی.“

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁸ او پرسید، 'تو کیستی؟' جواب دادم، 'من یک عمالیقی هستم.'

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁸ او مرا گفت: ”تو کيستي؟“ او را گفتم: ”عَماليقی هستم.“

۲سموئیل 1:8 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 14:7

سپس‌ برگشتند و به‌ قادش‌ كه‌ عین‌مشباط ‌می‌باشد آمدند و تمامی عمالیقیان ‌و اموریان ‌را كه‌ در درّهٔ زازون‌ تامار زندگی می‌كردند، مغلوب‌ نمودند.

۲سموئیل 1:13

داوود از جوان پرسید: «اهل کجا هستی؟» او جواب داد: «من پسر یک مهاجر عمالیقی هستم.»

۲سموئیل 1:7

وقتی به پشت سر نگاه کرد و مرا دید، صدا کرد. من جواب دادم: 'بلی ای آقا'

۲سموئیل 1:9

او به من گفت: 'بیا اینجا و مرا بکش، من به سختی مجروح شده‌ام و در حال مرگ هستم.'

اعداد 24:20

بعد بلعام رو به طرف عمالیقیان کرد و این چنین پیشگویی کرد: «عمالیقیان مقتدرترین اقوام بودند، امّا سرانجام، همه هلاک می‌شوند.»

۱سموئیل 15:3

پس برو همهٔ آن مردم را از بین ببر. بر آنها هیچ رحم مکن، بلکه زن و مرد، کودکان و اطفال شیرخوار، گاوان، گوسفندان، شترها و الاغهای ایشان را هم زنده مگذار.'»

۱سموئیل 27:8

داوود و همراهانش به جشوریان، جزریان و عمالقه که از روزگاران قدیم در امتداد شور و مصر زندگی می‌نمودند، حمله می‌کردند.

۱سموئیل 30:1

روز سوم داوود و همراهانش به صقلغ آمدند و دیدند که عمالقه به جنوب حمله کرده، شهر صقلغ را آتش زده‌اند

۱سموئیل 30:13

داوود از او پرسید: «کیستی و از کجا آمده‌ای‌؟» او گفت: «من یک مصری و غلام یک عمالیقی هستم. سه روز پیش مریض شدم و به همین خاطر اربابم مرا ترک کرد.

۱سموئیل 30:17

داوود و همراهانش، در سپیده دَم به آنها حمله کردند و تا شام روز دیگر به کشتار آنها پرداختند. به غیراز چهارصد نفرشان که بر شترهای خود سوار شدند و فرار کردند، کس دیگری نتوانست بگریزد.