۱سموئیل 26:6 - مژده برای عصر جدید

⁶ بعد داوود آمد و به اخیملک حِتّی و ابیشای پسر صرویه، برادر یوآب گفت: «آیا کسی حاضر است که با من به اردوی شائول بیاید؟» ابیشای جواب داد: «من می‌آیم.»

هزارۀ نو

⁶ داوود به اَخیمِلِکِ حیتّی و به اَبیشای پسر صِرویَه برادر یوآب گفت: «چه کسی با من نزد شائول به اردو فرود می‌آید؟» اَبیشای گفت: «من با تو می‌آیم.»

Persian Old Version

⁶ و داود به اخیملک حتی و ابیشای ابن صرویه برادر یوآب خطاب کرده، گفت: «کیست که همراه من نزد شاول به اردو بیاید؟» ابیشای گفت: «من همراه تو میآیم.»

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁶ بعد داوود آمد و به اَخیمِلِک حِتّی و اَبیشای پسر صِرویَه، برادر یوآب گفت: «آیا کسی حاضر است که با من به اردوی شائول بیاید؟» اَبیشای جواب داد: «من می‌آیم.»

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁶ و داوود به اَخيملک حیتّی و اَبيشای پسر صِرويه برادر يوآب خطاب کرده، گفت: «کيست که همراه من نزد شائول به اردو بيايد؟» اَبيشای گفت: «من همراه تو می‌آيم.»

۱سموئیل 26:6 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 10:15

صیدون‌، نخستزادهٔ كنعان ‌بود و پس‌ از او حت به دنیا آمد.

پیدایش 15:20

حِتّیان، فرزیان‌، رفائیان‌،

پیدایش 23:3

ابراهیم‌ جایی‌ را كه ‌بدن ‌همسرش ‌در آنجا بود، ترک‌ كرد و به‌ نزد حِتّیان ‌رفت ‌و گفت‌:

پیدایش 26:34

وقتی عیسو چهل ‌ساله ‌شد با دو دختر حِتی به‌ نامهای جودیت ‌دختر بیری و بسمه دختر ایلون ‌ازدواج‌ كرد.

۲سموئیل 11:21

مگر فراموش کردید که در شهر تاباص یک زن با انداختن سنگ آسیاب دستی از بالای دیوار ابیملک پسر جدعون را کشت؟ پس چرا به نزدیک شهر رفتید؟' آن وقت به او بگو که خادمش، اوریا هم کشته شد.»

۲سموئیل 11:24

آنگاه تیراندازان دشمن از بالای دیوار شهر بر ما تیراندازی کردند و بعضی از افراد ما را کشتند و اوریا هم کشته شد.»

۲سموئیل 11:6

آنگاه داوود به یوآب پیام فرستاد و از او خواست که اوریا را به نزد او بفرستد.

۲سموئیل 12:9

پس چرا به فرمانهای خدا بی‌احترامی نمودی؟ و کاری کردی که در نظر من ناپسند بود؟ اوریا را با شمشیر عمونیان به قتل رساندی و زن او را تصاحب کردی.

۲سموئیل 18:5

پادشاه به یوآب، ابیشای و اتای گفت: «به‌خاطر من با ابشالوم که جوان است با ملایمت رفتار کنید.» همهٔ مردم فرمانی را که داوود دربارهٔ ابشالوم داد، شنیدند.

۲سموئیل 2:13

یوآب پسر صرویه، و سربازان داوود رفته آنها را در برکه جبعون ملاقات کردند. هر دو سپاه مقابل هم در دو طرف برکه نشستند.

۲سموئیل 2:18

سه پسر صرویه، یعنی یوآب، ابیشای و عسائیل هم در آنجا بودند. عسائیل که مثل یک آهوی وحشی، چابک و تیز بود

۲سموئیل 23:18

ابیشای برادر یوآب، پسر صرویه سرکردهٔ آن سی نفر بود. یک‌بار او به تنهایی سیصد نفر از دشمن را کشت و به‌خاطر همین شجاعتش مثل آن سه نفر مشهور شد.

۲سموئیل 23:34

الیفلط پسر احسبای پسر معکاتی، الیعام پسر اخیتوفل جیلونی،

۲سموئیل 23:39

و اوریای حِتّی. این سرداران جمعاً سی و هفت نفر بودند.

۱پادشاهان 10:29

آنها ارّابه‌ها را از مصر به قیمت ششصد تکه نقره و هر اسب را به قیمت صد و پنجاه تکه به پادشاهان سوریه و حِتّی می‌فروختند.

۲پادشاهان 7:6

زیرا خداوند موجب شده بود تا ارتش سوریه صدای ارّابه‌ها و اسبها و ارتش بزرگی را بشنوند، پس آنها به یکدیگر گفتند: «پادشاه اسرائیل، پادشاهان حِتّیان و مصریان را به ضد ما اجیر کرده است تا با ما بجنگند.»

یوشع 3:10

به این وسیله خواهید دانست که خدای زنده در بین شماست و بدون شک کنعانیان، حِتّیان، حویان، فِرزیان، جرشیان، اموریان و یبوسیان را، از سر راه شما دور می‌کند.

۱سموئیل 26:7

پس داوود و ابیشای هنگام شب به اردوی شائول رفتند و دیدند که شائول در خواب بود، نیزه‌اش در بالای سرش بر زمین فرورفته است. ابنیر و محافظین دور او خوابیده بودند.