Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۱سموئیل 20:1 - مژده برای عصر جدید

1 بعد داوود از نایوت رامه فرار کرد و نزد یوناتان آمد و گفت: «من چه گناهی کرده‌ام؟ و چه خلافی نسبت به پدرت کرده‌ام که قصد کشتن مرا دارد‌؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

1 و اما داوود از نایوتِ رامَه گریخته، نزد یوناتان رفت و گفت: «مگر من چه کرده‌ام؟ جرم من چیست؟ در حضور پدرت چه گناهی کرده‌ام که قصد جان من دارد؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

1 و داود از نایوت رامه فرار کرده، آمد وبه حضور یوناتان گفت: «چه کردهام وعصیانم چیست و در نظر پدرت چه گناهی کردهام که قصد جان من دارد؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

1 داوود از نایوت رامه فرار کرد و پیش یوناتان رفت و به او گفت: «مگر من چه گناهی کرده‌ام و چه بدی در حق پدرت انجام داده‌ام که می‌خواهد مرا بکشد؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

1 بعد داوود از نایوت رامَه گریخت و نزد یوناتان آمده گفت: «من چه گناهی کرده‌ام؟ چه خلافی نسبت به پدرت کرده‌ام که قصد کشتن مرا دارد‌؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

1 و داوود از نايوت رامَه فرار کرده، آمد و به حضور يوناتان گفت: «چه کرده‌ام؟ عصيانم چيست؟ در نظر پدرت چه گناهی کرده‌ام که قصد جان من دارد؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۱سموئیل 20:1
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

زیرا اشخاص مغرور علیه من برخاسته‌اند و مردمان ظالم قصد کشتن مرا دارند. آنان به خدا توجّه ندارند.


افتخار ما این است و وجدان ما نیز گواه است كه در روابط خود با مردم این جهان و مخصوصاً با شما با خلوص نیّت و بی‌ریایی خدایی رفتار کرده‌ایم. ما به فیض خدا متّکی بودیم، نه به فلسفهٔ دنیوی.


پس به این نتیجه می‌رسیم كه خدا می‌داند چطور نیک‌مردان را از وسوسه‌ها و آزمایشها برهاند و چگونه شریران را تا روز بازپسین تحت عقوبت نگه‌دارد،


ای عزیزان، اگر وجدان ما، ما را محكوم نمی‌سازد، ما می‌توانیم با اطمینان به حضور خدا بیاییم


اکنون از شما می‌خواهم که در حضور خداوند و پادشاه برگزیدهٔ او حقیقت را بگویید که آیا من گاو یا الاغ کسی را بزور گرفته‌ام؟ آیا بر کسی ظلم کرده‌ام یا به کسی آزار رسانده‌ام؟ اگر از کسی رشوه گرفته‌ام تا چشمان خود را ببندم، بگویید تا آن را جبران کنم.»


شائول به پسر خود یوناتان و خادمان خود گفت که داوود را به قتل برسانند. امّا چون یوناتان، داوود را دوست می‌داشت،


به این ترتیب داوود فرار کرد و خود را سالم به سموئیل در رامه رساند و به او گفت که شائول چگونه با او رفتار کرده است. پس سموئیل داوود را با خود به نایوت برد تا در آنجا زندگی کند.


یوناتان گفت: «‌خدا نکند! کسی تو را نخواهد کشت. پدرم هر کاری که بخواهد انجام دهد چه کوچک و چه بزرگ اول با من در میان می‌گذارد. چرا پدرم این موضوع را از من پنهان کند؟ این امر حقیقت ندارد.»


یوناتان از پدر خود پرسید: «چرا او باید کشته شود؟ گناه او چیست؟»


ببین، این یک تکه از ردای توست که من آن را بریدم، ولی تو را نکشتم. پس باید بدانی و یقین کنی که من قصد ندارم به تو هیچ آسیبی برسانم. من هیچ گناهی نکرده‌ام، امّا تو برای کشتن من در همه‌جا به دنبال من هستی.


خداوند بین من و تو داور باشد. خداوند انتقام مرا از تو بگیرد. من با تو کاری ندارم.


و به داوود گفت: «تو حقّ داری و من اشتباه کردم. با اینکه من در مورد تو این‌همه بدی کردم، تو به من خوبی کردی.


و به شائول گفت: «چرا به حرف مردم که می‌گویند من می‌خواهم به تو ضرر برسانم گوش می‌دهی؟


من چه کرده‌ام؟ گناه این خادم تو چیست که همیشه در تعقیبش هستی؟


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ