Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




۱سموئیل 1:11 - مژده برای عصر جدید

11 در همان حال نذر کرد و گفت: «ای خداوند متعال، بر کنیز خود نظر کن و بر من رحمت نما. دعایم را بپذیر و پسری به من عطا فرما و قول می‌دهم که او را وقف تو کنم و تا زمانی که زنده باشد موی سر او هرگز تراشیده نشود.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

11 او نذر کرده، گفت: «ای خداوند لشکرها، اگر براستی بر مصیبت کنیز خود نظر افکنده، مرا به یاد آوری، و کنیزک خود را از یاد نبرده، پسری به او عطا فرمایی، او را در تمامی ایام عمرش به خداوند خواهم داد و تیغ هرگز بر سرش نخواهد آمد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

11 ونذر کرده، گفت: «ای یهوه صبایوت اگر فی الواقع به مصیبت کنیز خود نظر کرده، مرا بیاد آوری وکنیزک خود را فراموش نکرده، اولاد ذکوری به کنیز خود عطا فرمایی، او را تمامی ایام عمرش به خداوند خواهم داد، و استره بر سرش نخواهدآمد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

11 و نذر کرده، گفت: «ای خداوند لشکرهای آسمان متعال، اگر بر مصیبت کنیزت نظری افکنی و دعایم را اجابت فرموده، پسری به من عطا کنی، او را به تو تقدیم می‌کنم تا در تمام عمر خود وقف تو باشد و موی سرش هرگز تراشیده نشود.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

11 حَنّا نذر کرده گفت: «ای خداوند متعال، بر رنج کنیز خود نظر کن و مرا به‌ یاد آور! مرا فراموش نکن! اگر پسری به من عطا فرمایی، قول می‌دهم که او را وقف تو کنم و تا زمانی‌‌که زنده باشد موی سر او هرگز تراشیده نشود.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

11 و نذر کرده، گفت: «ای يهوه صِبايوت، اگر به راستی به مصيبت کنيز خود نظر کرده، مرا به یاد آوری و کنيزک خود را فراموش نکرده، فرزند پسری به کنيز خود عطا فرمايی، او را در تمامی روزهای عمرش به خداوند خواهم داد، و تیغ بر سرش نخواهد خورد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




۱سموئیل 1:11
25 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

بعد از آن‌ یعقوب ‌برای خداوند نذر كرد و گفت‌: «اگر تو با من‌ باشی و مرا در این ‌سفر محافظت ‌نمایی‌، به ‌من‌ خوراک ‌و لباس‌ بدهی


لیه‌ آبستن ‌شد و پسری به دنیا آورد. او گفت‌: «خداوند ناراحتی مرا دیده‌ است‌. حالا شوهرم‌ مرا دوست‌ خواهد داشت‌.» بنابراین‌ اسم ‌بچّه ‌را رئوبین‌ گذاشت‌.


خدا راحیل ‌را به یاد آورد. دعای او را مستجاب‌ كرد و به او قدرت‌ بچّه‌دار شدن‌ عطا فرمود.


خدا نوح و تمام‌ حیواناتی را كه‌ با او در كشتی بودند فراموش ‌نكرده ‌بود. پس ‌بادی بر روی زمین ‌فرستاد و آب ‌رفته‌رفته ‌پایین‌ می‌رفت‌.


شاید خداوند غم و پریشانی مرا ببیند و به‌خاطر این دشنامها، مرا برکت بدهد.»


به غمها و دردهایم توجّه فرما و گناهانم را ببخش.


آنها ایمان آوردند و چون شنیدند که خداوند به آنها توجّه نموده و از درد و رنجشان آگاه است، همگی تعظیم كرده خدا را سجده و پرستش نمودند.


ای پسر من، ای پسری که تو را با نذر و نیاز به دنیا آورده‌ام.


هرگاه برای خدا نذری داری، در ادای آن تأخیر منما، زیرا او از مردم نادان بیزار است. به قول خود وفادار باش.


به مردم اسرائیل داد: اگر کسی مطابق نذری، وقف من شود، آن شخص می‌تواند با پرداخت مبلغ معیّنی خود را آزاد سازد.


پس قوم اسرائیل عهد کردند که اگر خداوند به آنها کمک فرماید تا بر این قوم پیروز شوند، تمام شهرهای آنها را بکلّی نابود ‌کنند.


کاهن یکی را به عنوان قربانی گناه و دیگری برای قربانی سوختنی تقدیم کند و گناه او را به‌خاطر نزدیکی‌اش به جنازه، کفّاره نماید. در همان روز او باید موهای خود را دوباره تقدیس کند.


مدّت زمانی که خود را وقف خداوند نموده، نباید موی سرش را بتراشد، او مقدّس است و باید بگذارد موی سرش بلند شود.


زیرا در تمام آن مدّت وقف خداوند می‌باشد.


یفتاح نذر کرد که اگر خداوند به او کمک کند که عمونیان را شکست بدهد،


موی سر پسری را که به دنیا می‌آوری، نباید بتراشی؛ چون پسرت از ابتدای تولّد، نذر خداوند می‌باشد. او قوم اسرائیل را از دست فلسطینیان نجات می‌دهد.»


حنا درحالی‌که با سوز دل به درگاه خداوند دعا می‌کرد، به تلخی می‌گریست.


دعای حنا طولانی شد، عیلی متوجّه او شد و دید که لبهایش حرکت می‌کنند.


صبح روز بعد القانه و خانواده‌اش برخاستند و به عبادت خداوند پرداختند، بعد به خانهٔ خود در شهر رامه بر گشتند. القانه با زن خود، حنا همبستر شد. خداوند دعای حنا را مستجاب فرمود،


امّا حنا با آنها نرفت و به شوهر خود گفت: «همین که طفل را از شیر بگیرم، او را به حضور خداوند می‌آورم تا همیشه در آنجا بماند.»


من از خداوند تقاضای یک پسر کردم و او دعایم را مستجاب نمود و این پسر را به من عطا کرد.


حالا می‌خواهم او را وقف خداوند کنم که تا زنده است در خدمت او باشد.» سپس آنها خداوند را در همان‌جا پرستش کردند.


عیلی برای القانه و زنش دعای برکت می‌کرد و می‌گفت: «خداوند به عوض این طفلی که وقف او کردید، فرزندان دیگری به شما عطا کند.» بعد آنها همگی به خانهٔ خود برمی‌گشتند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ