زَکریا 1:8 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

⁸ «در وقت شب دیدم که اینک مردی بر اسب سرخ سوار بود و در میان درختان آس که در وادی بود، ایستاده و در عقب او اسبان سرخ و زرد و سفید بود.

هزارۀ نو

⁸ «شب‌هنگام در رؤیا مردی را دیدم سوار بر اسبی سرخ که در میان درختان آس در فرورفتگی ایستاده بود، و پشت سرش اسبانی به رنگهای سرخ و کَهَر و سفید بودند.

Persian Old Version

⁸ در وقت شب دیدم که اینک مردی بر اسب سرخ سوار بود و در میان درختان آس که در وادی بود ایستاده و در عقب او اسبان سرخ و زرد و سفیدبود.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

⁸ در یک رویای شبانه مردی را دیدم سوار بر اسبی سرخ که در میان درختان آس در وادی ایستاده بود. پشت سر او اسبانی به رنگهای سرخ، زرد و سفید دیده می‌شدند.

مژده برای عصر جدید

⁸ در درّه‌‌ای، در بین درختان، فرشته‌ای را سوار بر اسبی سرخ رنگ دیدم. پشت سر او اسبهایی به رنگهای قرمز، زرد و سفید ایستاده بودند.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

⁸ در درّه‌ای، در بین درختان، فرشته‌ای را سوار بر اسبی سرخ رنگ دیدم. پشت سر او اسب‌هایی به رنگ‌های قرمز، زرد و سفید ایستاده بودند.

زَکریا 1:8 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

پیدایش 20:3

و خدا در رویای شب، بر اَبیمِلِک آشکار شده، به او گفت: «اینک تو مرده‌ای به سبب این زن که گرفتی، زیرا که همسر دیگری می‌باشد.»

پیدایش 46:2

و خدا در رویاهای شب به اسرائیل خطاب کرده، گفت: «ای یعقوب! ای یعقوب!» گفت: «گوش به فرمانم.»

۱پادشاهان 3:5

و خداوند به سلیمان در جِبعون در خواب شب ظاهر شد. و خدا گفت: «آنچه را که می‌خواهی به تو بدهم، درخواست نما.»

نِحِمیا 8:15

و در تمامی شهرهای خود و در اورشلیم اعلان نمایند و ندا دهند که به کوه‌ها بیرون رفته، شاخه‌های زیتون و شاخه‌های زیتون وحشی و شاخه‌های آس و شاخه‌های نخل و شاخه‌های درختان پربرگ بیاورند و سایه‌بانها، به اینطور که نوشته شده است، بسازند.

ایّوب 4:13

در تفکرها از رویاهای شب، هنگامی که خواب سنگین بر مردم غالب شود،

غزل غزلها 2:16

محبوبم از آنِ من است و من از آنِ او هستم. او در میان سوسنها می‌چراند.

غزل غزلها 6:2

محبوب من به باغ خویش و نزد باغچه‌های عطرآگین فرود شده است، تا در باغات بچراند و سوسنها بچیند.

اِشعیا 41:19

در بیابان سرو آزاد و اقاقیا و آس و درخت زیتون را خواهم گذاشت و در صحرا صنوبر و کاج و چنار را با هم غرس خواهم نمود.

اِشعیا 55:13

به‌ جای درخت خار، صنوبر و به‌ جای خس، آس خواهد رویید و برای خداوند اسم و نشانه‌ای جاودانی خواهد بود که ریشه​کن نشود.»

اِشعیا 57:15

زیرا او که متعال و بلندمرتبه است و ساکن در ابدیت می‌باشد و اسم او قدوس است، چنین می‌گوید: «من در مکان والا و مقدس ساکنم و نیز با کسی ‌که روح افسرده و متواضع دارد. تا روح متواضعان را احیا نمایم و دل افسردگان را زنده سازم.

دانیال 2:19

آنگاه آن راز به دانیال در رویای شب آشکار شد. پس دانیال خدای آسمانها را متبارک خواند.

دانیال 7:13

و در رویای شب نگریستم و اینک مثل پسر انسان با ابرهای آسمان آمد و نزد قدیم‌الایام رسید و او را به حضور وی آوردند.

دانیال 7:2

پس دانیال صحبت کرده گفت: «شبگاهان در عالم رویا شده، دیدم که ناگاه چهار باد آسمان بر روی دریای بزرگ ریختند.

زَکریا 1:10

پس آن مرد که در میان درختان آس ایستاده بود، جواب داد و گفت: ”اینها کسانی می‌باشند که خداوند ایشان را برای گشت زدن در جهان فرستاده است.“

زَکریا 1:11

و ایشان به فرشته خداوند که در میان درختان آس ایستاده بود، جواب داده، گفتند: ”ما در جهان گشت زده‌ایم و اینک تمامی جهان آسوده و آرام است.“

زَکریا 1:7

در روز بیست و چهارم ماه یازدهم که ماه شِباط باشد، از سال دوم داریوش، کلام خداوند بر زِکَریا پسر بِرِکیا پسر عِدّوی نبی نازل شده، گفت:

زَکریا 13:7

یهوه صِبایوت می‌گوید: «ای شمشیر، به ضد شبان من، و به ضد آن مردی که همدوش من است، برخیز! شبان را بزن، و گوسفندان پراکنده خواهند شد ، و من دست خود را، بر کوچکان بلند خواهم کرد.

اعداد 12:6

و او گفت: «الان سخنان مرا بشنويد: اگر در ميان شما نبی‌ای باشد، من که يهوه هستم، خود را در رويا بر او آشکار می‌کنم و در خواب به او سخن می‌گويم.

یوشع 5:13

و واقع شد چون یوشَع نزد اَریحا بود که چشمان خود را بالا انداخته، ديد که اينک مردی با شمشير برهنه در دست خود پيش او ايستاده بود. و یوشَع نزد او آمده، او را گفت: «آيا تو از ما هستی يا از دشمنان ما؟»

مکاشفه 2:1

«به فرشتهٔ کلیسای در اِفِسُس بنویس که این را می‌گوید او که هفت ستاره را به دست راست خود دارد و در میان هفت چراغدان طلا قدم می‌زند.

مکاشفه 6:2

و دیدم که ناگاه اسبی سفید که سوارش کمانی دارد و تاجی به او داده شد و بیرون آمد، غلبه کننده و تا غلبه نماید.

مکاشفه 6:4

و اسبی دیگر، آتشگون بیرون آمد و سوارش را توانایی داده شده بود که صلح را از زمین بردارد تا مردم یکدیگر را بکشند؛ و به وی شمشیری بزرگ داده شد.