پس پدر ایشان اسرائیل، به ایشان گفت: «اگر چنین است، پس این را بکنید. از ثمرات نیکوی این زمین در ظروف خود بردارید و پیشکشی برای آن مرد ببرید، قدری بلسان و قدری عسل و کتیرا و مُر و پسته و بادام.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။

مزامیر 45:8

همه رختهای تو مُر و عود و دارچین است، از قصرهای عاج که به تارها، تو را خوش ساختند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။

غزل غزلها 2:7

‌ای دختران اورشلیم، شما را به غزالها و آهوهای صحرا قسم می‌دهم که محبوب مرا تا خودش نخواهد، بیدار نکنید و برنینگیزانید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။

غزل غزلها 3:5

‌ای دختران اورشلیم، شما را به غزالها و آهوهای صحرا قسم می‌دهم که محبوب مرا تا خودش نخواهد بیدار مکنید و برمینگیزانید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။

غزل غزلها 3:6

این کیست که مثل ستونهای دود از بیابان برمی‌آید و به مُر و بخور و به همه عطرهای تاجران عطرآگین است؟

အခန်းကိုကြည့်ပါ။

غزل غزلها 4:14

سُنبل و زعفران و نی و دارچین، با انواع درختان کُندُر و مُر و عود، با تمامی عطرهای دل‌انگیز.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။

غزل غزلها 4:16

‌ای باد شمال، برخیز و ‌ای باد جنوب، بیا. بر باغ من بوز تا عطرهایش پخش شود. محبوب من به باغ خود بیاید و میوه گوارای خود را بخورد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။

غزل غزلها 4:6

تا باد روز بوزد و سایه‌ها بگریزند. من به کوه مُر و به تپه کُندُر خواهم رفت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။

غزل غزلها 5:1

ای خواهر و عروس من، به باغ خود آمدم. مُر خود را با عطرهایم چیدم. شانه عسل خود را با عسل خویش خوردم. شراب خود را با شیر خویش نوشیدم. ای دوستان، بخورید و ‌ای یاران، بنوشید و به سیری بیاشامید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။