Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




روت 2:10 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

10 پس روت به روی درافتاده، او را تا به زمين تعظيم کرد و به او گفت: «برای چه در نظر تو التفات يافتم که به من توجه نمودی و حال آنکه غريب هستم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

10 روت به روی درافتاده، تا به زمین خم شد و از وی پرسید: «از چه سبب در نظرتان التفات یافتم که به من توجه کردید، حال آنکه غریبی بیش نیستم؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

10 پس به روی درافتاده، او را تا به زمین تعظیم کرد و به او گفت: «برای چه در نظر تو التفات یافتم که به من توجه نمودی و حال آنکه غریب هستم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

10 روت رو بر زمین نهاد و از او تشکر کرد و گفت: «چرا با اینکه می‌دانید من یک بیگانه‌ام، مرا مورد لطف خود قرار می‌دهید؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

10 روت در مقابل بوعز، تعظیم کرد و به او گفت: «چرا باید شما تا این اندازه در فکر من باشید؟ چرا شما نسبت به یک بیگانه این‌قدر مهربان هستید؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

10 روت در مقابل بوعَز سجده کرده گفت: «چرا شما تا این اندازه به من لطف دارید؟ چرا شما نسبت به یک بیگانه این‌قدر مهربان هستید؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




روت 2:10
19 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

ناگاه چشمان خود را بلند کرده، دید که اینک سه مرد در مقابل او ایستاده‌اند. و چون ایشان را دید، از در خیمه به استقبال ایشان شتافت و رو بر زمین نهاد


زيرا تمامی خاندان پدرم به حضورت آقايم، پادشاه، مثل مردمان مرده بودند، و بنده خود را در ميان خورندگان سفره‌ات امتیاز بخشیدی، پس من ديگر‌ چه حق دارم که باز نزد پادشاه فرياد سر دهم؟»


آنگاه داوود پادشاه داخل شده، به حضور خداوند نشست و گفت: «ای خداوند يهوه، من کيستم و خاندان من چيست که مرا به اين مقام رسانيدی؟


پس او تعظيم کرده، گفت که «بنده تو چيست که بر سگ مرده‌ای مثل من التفات نمايي؟»


غریبی که در میان شما مسکن گزیند، مثل هموطن شما باشد. او را مثل خود محبت نما، زیرا که شما در سرزمین مصر غریب بودید. من یهوه خدای شما هستم.


زیرا چون گرسنه بودم، مرا غذا دادید. تشنه بودم، سیرابم نمودید. غریب بودم، مرا جا دادید.


از کجا این به من رسید که مادر خداوند من، به نزد من آید؟


زیرا بر ‌حقارت کنیز خود نظر افکند. زیرا از این به بعد تمامی نسلها مرا خوشبخت خواهند خواند،


با محبّت برادرانه یکدیگر را دوست دارید و هر یک دیگری را بیشتر از خود احترام بنماید.


بوعَز در جواب او گفت: «از هر ‌آنچه بعد از مردن شوهرت به مادر شوهر خود کردی، به تمامی به اطلاع من رسيده است، اینکه چگونه پدر و مادر و زادگاهت را ترک کرده، نزد قومی که پيشتر نمی‌شناختی، آمدي.


گفت: «ای آقايم، در نظر تو التفات بيابم، زيرا که مرا تسلی دادی و به کنيز خود به مهربانی سخن گفتی، اگر‌چه من مثل يکی از کنيزان تو هم نيستم.»


مادر شوهرش وی را گفت: «امروز کجا خوشه‌چينی نمودی و کجا کار کردی؟ مبارک باد آنکه بر تو توجه نموده است.» روت مادر شوهر خود را از کسی ‌که نزد او کار کرده بود، خبر داده، گفت: «نام آن شخص که امروز نزد او کار کردم، بوعَز است.»


روت موآبی به نِعومی گفت: «مرا اجازه ده که به کشتزارها بروم و در عقب هر کسی ‌که در نظرش التفات يابم، خوشه‌چينی نمايم.» نِعومی وی را گفت: «برو، ‌ای دخترم.»


و چشمانت به زمينی که می‌دروند، باشد و در پی ايشان برو. مگر جوانان را حکم نکردم که تو را لمس نکنند؟ و اگر تشنه شدی، نزد ظروف ايشان برو و از آنچه جوانان می‌کشند، بنوش.»


و چون اَبيجايل، داوود را ديد، عجله نموده، از الاغ پياده شد و پيش داوود به روی خود به زمين افتاده، تعظيم نمود.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ