Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




امثال 24:13 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

13 ‌ای پسر من، عسل را بخور زیرا که خوب است و شانه عسل را چونکه به کامت شیرین است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

13 پسرم، عسل بخور چراکه نیکوست؛ عسل از شانه به کامت شیرین خواهد بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

13 ای پسر من عسل را بخور زیرا که خوب است، وشان عسل را چونکه به کامت شیرین است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

13-14 پسرم، همان‌طور که خوردن عسل کام تو را شیرین می‌کند، همچنان کسب حکمت برای جان تو شیرین خواهد بود. کسی که حکمت بیاموزد آیندهٔ خوبی در انتظارش خواهد بود و امیدهایش بر باد نخواهد رفت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

13-14 فرزندم، همان‌طور که خوردن عسل دهان تو را شیرین می‌کند، کسب حکمت نیز برای جان تو شیرین خواهد بود. کسی‌که حکمت می‌آموزد، آیندهٔ خوبی در انتظارش می‌باشد و امیدهایش برباد نمی‌رود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

13-14 فرزندم، همان‌طور که خوردن عسل دهان تو را شیرین می‌کند، کسب حکمت نیز برای جان تو شیرین خواهد بود. کسی‌ که حکمت می‌آموزد، آیندۀ خوبی در انتظارش می‌باشد و امیدهایش برباد نمی‌رود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




امثال 24:13
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

کلام تو به کام من چه شیرین است و به دهانم از عسل شیرین‌تر!


از طلا مرغوب‌تر و از زر خالص بسیار. از شهد شیرین‌تر و از قطرات شانه عسل.


سخنان پسندیده مثل ‌شانه عسل است، برای جان شیرین است و برای استخوان‌ها شفادهنده.


اگر عسل یافتی به قدر کفایت بخور، مبادا از آن پر شده، قی کنی.


زیاد عسل خوردن خوب نیست، همچنان طلبیدن جلال خود، جلال نیست.


شکم سیر از‌ شانه عسل کراهت دارد، امّا برای شکم گرسنه هر تلخی شیرین است.


‌ای عروس من، لبهای تو عسل را می‌چکاند. زیر زبان تو عسل و شیر است و بوی لباست مثل بوی لبنان است.


ای خواهر و عروس من، به باغ خود آمدم. مُر خود را با عطرهایم چیدم. شانه عسل خود را با عسل خویش خوردم. شراب خود را با شیر خویش نوشیدم. ای دوستان، بخورید و ‌ای یاران، بنوشید و به سیری بیاشامید.


او کره و عسل خواهد خورد تا آنگاه که ترک کردن بدی و اختیار کردن خوبی را بداند.


و این یحیا لباس از پشم شتر می‌داشت، و کمربند چرمی بر کمر و خوراک او از ملخ و عسل صحرایی می‌بود.


و آن را به دست خود گرفته، روان شد و در رفتن می‌خورد تا به پدر و مادر خود رسيده، به ايشان داد و خوردند. اما به ايشان نگفت که عسل را از لاشه شير گرفته است.


ليکن يوناتان هنگامی که پدرش به قوم قسم می‌داد، نشنيده بود. پس نوک عصايی را که در دست داشت، دراز کرده، آن را به ‌شان عسل فرو برد و دست خود را به دهانش برده، چشمانش روشن گرديد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ