Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




نِحِمیا 7:2 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

2 آنگاه اداره امور اورشلیم را به برادر خود حَنانی و حَنَنیا رئیس قلعه سپردم، زیرا که او مردی امین و بیشتر از اکثر مردمان خداترس بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

2 ادارۀ امور اورشلیم را به برادرم حَنانی، و حَنَنیا فرماندۀ اَرگ، سپردم زیرا مردی بود امین و خداترس‌تر از بیشتر مردم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

2 آنگاه برادر خود حنانی و حننیارئیس قصر را، زیرا که او مردی امین و بیشتر ازاکثر مردمان خداترس بود، بر اورشلیم فرمان دادم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

2 مسئولیت ادارهٔ شهر اورشلیم را به برادرم حنانی و حننیا واگذار کردم. حننیا فرمانده قلعه نظامی و مردی بسیار امین بود و در خداترسی کسی به پای او نمی‌رسید.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

2 برادرم حنانی و حننیا افسر فرماندهٔ دژ را به سمت فرمانداری اورشلیم گماشتم. حننیا مردی بسیار درستکار و خداترس بود و همتایی نداشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

2 برادرم حَنانی و حَنَنیا افسر فرماندۀ دژ را به سمت فرمانداری اورشلیم گماشتم. حَنَنیا مردی درستکار و خداترس بود و همتایی نداشت.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




نِحِمیا 7:2
21 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و روز سوم یوسف به ایشان گفت: «این را بکنید و زنده باشید، زیرا من از خدا می‌ترسم:


خدای اسرائيل صحبت کرد و صخره اسرائيل مرا گفت: آنکه بر مردمان حکمرانی کند، عادل باشد و با خدا ترسی سلطنت نمايد.


و واقع خواهد شد که چون از نزد تو رفته باشم، روح خداوند تو را به ‌جایی که نمی‌دانم، بردارد و وقتی که بروم و به اَخاب خبر دهم و او تو را نیابد، مرا خواهد کشت، حال آنکه بنده​ات از کودکی خود از خداوند می‌ترسد.


و اَخاب عوبَدیا را که مباشر کاخ او بود، احضار نمود و عوبَدیا از خداوند بسیار می‌ترسید.


که حَنانی، یکی از برادرانم با کسانی چند از یهودا آمدند و از ایشان درباره بقیه یهودی که از اسیری باقیمانده بودند و درباره اورشلیم سؤال نمودم.


شِلِمیای کاهن و صادوق کاتب و فِدایا را که از لاویان بود، بر انبارها گماشتم و به پهلوی ایشان، حانان پسر زَکّور پسر مَتّنیا را، زیرا که مردم ایشان را امین می‌پنداشتند و کار ایشان این بود که سهمیه برادران خود را به ایشان بدهند.


و نامه​ای نیز به آساف که مباشر درختستانهای پادشاه است تا چوب برای سقف دروازه‌های قلعه که در جوار معبد است، به من داده شود و هم برای حصار شهر و خانه‌ای که من در آن ساکن شوم.» پس پادشاه مطابق دست مهربان خدایم که بر من بود، اینها را به من عطا فرمود.


اما والیان اول که قبل از من بودند، بر قوم بار سنگین نهاده، علاوه بر چهل مثقال نقره، نان و شراب نیز از ایشان می‌گرفتند و خادمان ایشان بر قوم حکمرانی می‌کردند. لیکن من به خاطر ترس خدا چنین نکردم.


و ایشان را گفتم که دروازه های اورشلیم را تا آفتاب گرم نشود، باز نکنند و مادامی که حاضر باشند، درها را ببندند و قفل کنند و «از ساکنان اورشلیم نگهبانان قرار دهید که هر کس به نگهبانی خود و هر کدام به مقابل خانه خویش حاضر باشند.»


در سرزمین عوص، مردی بود که ایوب نام داشت و آن مرد کامل و درست و خداترس بود و از بدی دوری می‌نمود.


چشمانم بر وفاداران زمین است تا با من ساکن شوند. کسی ‌که به طریق کامل رفتار نماید، خادم من خواهد بود.


و از ميان تمامی قوم، مردان قابل را که خداترس و مردان امين، که از رشوه نفرت کنند، جُسته، بر ايشان بگمار، تا سران هزار و سران صد و سران پنجاه و سران ده باشند.


از این رو وزیران و والیان بهانه می‌جُستند تا در امور سلطنت شکایتی بر دانیال بیاورند، اما نتوانستند هیچ علت یا تقصیری بیابند، چونکه او امین بود و خطا یا تقصیری در او هرگز یافت نشد.


اما بنده من موسی چنين نيست. او در تمامی خانه من امين است.


پس آن غلام امین و دانا کیست که آقایش او را بر اهل خانه خود بگمارد تا ایشان را در وقت معین خوراک دهد؟


آقای او به وی گفت: 'آفرین ‌ای غلام نیک و وفادار! بر چیزهای کم امین بودی، تو را بر چیزهای بسیار خواهم گماشت. به شادی آقای خود داخل شو!


و دیگر از وکیلان انتظار می‌رود که هر یکی امین باشد.


و آنچه به شاهدان بسیار از من شنیدی، به مردمان امین بسپار که قابل تعلیم دیگران هم باشند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ