Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مَرقُس 8:23 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

23 پس دست آن کور را گرفته، او را از قریه بیرون برد و آب دهان بر چشمان او افکنده، و دست بر او گذارده از او پرسید که «چیزی می‌بینی؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

23 عیسی دست آن مرد را گرفت و او را از دهکده بیرون برد. سپس آبِ دهان بر چشمان او انداخت و دستهای خود را بر او نهاد و پرسید: «چیزی می‌بینی؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

23 پس دست آن کور را گرفته، او را از قریه بیرون برد و آب دهان بر چشمان او افکنده، و دست بر اوگذارده از او پرسید که «چیزی میبینی؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

23 عیسی دست آن مرد را گرفت و از ده بیرون برد، آب دهان به چشمهای او مالید و دستهای خود را بر چشمان او گذاشت و از او پرسید: «چیزی می‌بینی؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

23 او دست كور را گرفت و او را از دهكده بیرون برد. بعد به چشمهایش آب دهان مالید و دستهای خود را روی او گذاشت و پرسید: «آیا چیزی می‌بینی؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

23 او دست کور را گرفت و او را از دهکده بیرون برد. بعد به چشم‌هایش آب دهان مالید و دست‌های خود را روی او گذاشت و پرسید: «آیا چیزی می‌بینی؟»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مَرقُس 8:23
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

خداوند که تو را آفریده و تو را از رَحِم بسرشته و یاور تو می‌باشد، چنین می‌گوید: ای خادم من یعقوب مترس! و ‌ای یِشورون که تو را برگزیده‌ام!


از تمامی پسرانی که زاییده است، یکی نیست که او را رهبری کند و از تمامی پسرانی که تربیت نموده، کسی نیست که او را دستگیری نماید.


نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم در روزی که دست ایشان را گرفتم تا از سرزمین مصر بیرون آورم، زیرا که ایشان عهد مرا شکستند، با آنکه خداوند می‌گوید من شوهر ایشان بودم.»


به او التماس بسیار نموده، گفت: «نفس دخترک من به آخر رسیده. بیا و بر او دست گذار تا شفا یافته، زنده بماند.»


پس او را از میان جماعت به خلوت برده، انگشتان خود را در گوشهای او گذاشت و آب دهان انداخته، زبانش را لمس نمود؛


او بالا نگریسته، گفت: «مردمان را راه‌روان، چون درختها می‌بینم.»


پس او را به خانه‌اش فرستاده، گفت: «داخل ده مشو و هیچ‌ کس را در آن جا خبر مده.» (متّی ۱۶: ۱۳‏-۲۰، لوقا ۹: ۱۸‏-۲۰)


پس مین‌باشی دستش را گرفته، به خلوت برد و پرسید: «چه چیز است که می‌خواهی به من خبر دهی؟»


پس سولس از زمین برخاسته، چون چشمان خود را گشود، هیچ‌‌کس را ندید و دستش را گرفته، او را به دمشق بردند،


نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم، در روزی که من ایشان را دستگیری نمودم تا از سرزمین مصر به در آوردم. زیرا که ایشان در عهد من استوار نماندند. پس خداوند می‌گوید، من ایشان را واگذاردم.


تو را نصیحت می‌کنم که زر تصفیه شده به آتش را از من بخری تا دولتمند شوی، و لباس سفید را تا پوشانیده شوی و ننگ عریانی تو آشکار نشود و سُرمه را تا به چشمان خود کشیده بینایی یابی.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ