Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




مَرقُس 16:9 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

9 و صبحگاهان، روز اوّل هفته چون برخاسته بود، نخستین به مریم مَجدلیه که از او هفت دیو بیرون کرده بود، ظاهر شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

9 چون عیسی در سحرگاه نخستین روز هفته برخاست، نخست بر مریم مَجدَلیّه که از او هفت دیو بیرون کرده بود، ظاهر شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

9 و صبحگاهان، روز اول هفته چون برخاسته بود، نخستین به مریم مجدلیه که از او هفت دیوبیرون کرده بود ظاهر شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

9 عیسی روز یکشنبه صبح زود، از میان مردگان برخاست. اولین کسی که او را دید، مریم مجدلیه بود، که عیسی هفت روح پلید را از او بیرون کرده بود.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

9 عیسی پس از رستاخیز خود، در سحر‌گاه روز اول هفته قبل از همه به مریم مجدلیه كه هفت دیو از او بیرون كرده بود، ظاهر شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

9 [عیسی پس از رستاخیز خود در سحر‌گاه روز اوّل هفته، قبل از همه به مریم مجدلیه که هفت دیو از او بیرون کرده بود، ظاهر شد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




مَرقُس 16:9
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

پس کسی درآمده، آقای خود را خبر داده، گفت: «کنیزی که از ولایت اسرائیل است، چنین و چنان می‌گوید.»


که از آن جمله مریم مَجدَلیه بود و مریم مادر یعقوب و یوشا و مادر پسران زِبِدی. (متّی 27‏:57‏-61 ؛ مَرقُس 15‏:42‏-47؛ لوقا 23‏:50‏-56؛ یوحنا 19‏:38‏-42)


و زنی چند از دور نگاه می‌کردند که از آن جمله مریم مَجدلیه بود و مریم مادر یعقوب کوچک و مادر یوشا و سالومه،


و مریم مَجدلیه و مریم مادر یوشا دیدند که کجا گذاشته شد.


پس به عجله بیرون شده از قبر گریختند، زیرا لرزه و حیرت ایشان را فرو گرفته بود و به کسی هیچ نگفتند، زیرا می‌ترسیدند. (یوحنا ۲۰: ۱۰‏-۱۸)


و مریم مجدلیه و یوآنا و مریم مادر یعقوب و دیگر رفقای ایشان بودند که رسولان را از این چیزها آگاه ساختند.


و زنانی چند که از ارواح پلید و مرضها شفا یافته بودند، یعنی مریم معروف به مَجدلیه که از او هفت دیو بیرون رفته بودند،


دو فرشته را که لباس سفید در بر داشتند، یکی به طرف سر و دیگری به ‌جانب پاها، در جایی که بدن عیسی گذارده بود، نشسته دید.


و در اوّل هفته چون شاگردان برای شکستن نان جمع شدند و پولُس در فردای آن روز عازم سفر بود، برای ایشان موعظه می‌کرد و سخن او تا نصف شب طول کشید.


در روز اوّل هفته، هر یکی از شما به حسب نعمتی که یافته باشد، نزد خود نگاه داشته، بگذارد تا در زمان آمدن من زحمت جمع کردن نباشد.


و در روز خداوند در روح شدم و از عقب خود صدایی بلند چون صدای شیپور شنیدم،


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ