مَرقُس 14:31 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

³¹ لیکن او به تأکید زیادتر می‌گفت: «هرگاه مُردنم با تو لازم افتد، تو را هرگز انکار نکنم.» و دیگران نیز همچنان گفتند. (متّی ۲۶: ۳۶‏-۴۶، لوقا ۲۲: ۳۹‏-۴۶)

هزارۀ نو

³¹ امّا پطرس با تأکید بسیار گفت: «اگر لازم باشد با تو بمیرم، انکارت نخواهم کرد.» سایر شاگردان نیز چنین گفتند.

Persian Old Version

³¹ لیکن او به تاکید زیادتر میگفت: «هرگاه مردنم با تو لازم افتد، تو را هرگز انکار نکنم.» ودیگران نیز همچنان گفتند.

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

³¹ ولی پطرس گفت: «حتی اگر لازم باشد، با تو خواهم مرد، ولی هرگز تو را انکار نخواهم کرد!» بقیه شاگردان نیز چنین گفتند.

مژده برای عصر جدید

³¹ امّا او با اصرار جواب داد: «حتّی اگر لازم شود كه با تو بمیرم، هرگز نخواهم گفت كه تو را نمی‌شناسم.» همهٔ شاگردان دیگر هم همین را گفتند.

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

³¹ امّا او با تأکید جواب داد: «حتّی اگر لازم شود که با تو بمیرم، هرگز نخواهم گفت که تو را نمی‌شناسم.» بقیّۀ شاگردان هم همین را گفتند.

مَرقُس 14:31 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

۱پادشاهان 11:22

فرعون او را گفت: «تو را نزد من چه چیز کم است که اینک می‌خواهی به ولایت خود بروی؟» گفت: «هیچ، فقط مرا مرخص نما.»

۲پادشاهان 8:13

حَزائیل گفت: «بنده تو سگی بیش نیست، چه برسد به اینکه چنین کار بزرگی بکند؟» اِلیشَع گفت: «خداوند بر من نشان داده است که تو پادشاه اَرام خواهی شد.»

مزامیر 30:6

و امّا من در کامیابی خود گفتم: «جنبش نخواهم خورد تا به ابد.»

خروج 19:8

و تمامی قوم به يک زبان در جواب گفتند: «آنچه خداوند امر فرموده است، خواهيم کرد.» و موسی سخنان قوم را باز به خداوند عرض کرد.

امثال 16:18

تکبّر پیشرو هلاکت است و دل مغرور پیشرو خرابی.

امثال 18:24

کسی ‌که دوستان بسیار دارد، خود را هلاک می‌کند، امّا دوستی هست که از برادر چسبنده‌تر می‌باشد.

امثال 29:23

تکبّر شخص او را پست می‌کند، امّا مرد حلیم دل، به جلال خواهد رسید.

اِرمیا 10:23

‌ای خداوند، می‌دانم که راه انسان از آنِ او نیست و آدمی که راه می‌رود، قادر بر هدایت قدمهای خویش نمی‌باشد.

اِرمیا 17:9

دل از همه ‌چیز فریبنده‌تر است و بسیار بیمار! کیست که آن را بفهمد؟

مَتّی 10:33

اما هر‌ که مرا پیش مردم انکار نماید، من هم در حضور پدر خود که در آسمان است، او را انکار خواهم نمود.

مَرقُس 10:39

وی را گفتند: «می‌توانیم.» عیسی به ایشان گفت: «پیاله‌ای را که من می‌نوشم خواهید آشامید و تعمیدی را که من می‌پذیرم، خواهید پذیرفت.

مَرقُس 14:30

عیسی وی را گفت: «به راستی به تو می‌گویم که امروز در همین شب، قبل از آنکه خروس دومرتبه بانگ زند، تو سه مرتبه مرا انکار خواهی نمود.»

مَرقُس 14:32

و چون به مکانی که جِتسیمانی نام داشت رسیدند، به شاگردان خود گفت: «در اینجا بنشینید تا دعا کنم.»

لوقا 23:23

امّا ایشان به فریادهای بلند اصرار نموده خواستند که مصلوب شود و فریادهای ایشان و سران کاهنان غالب آمد.

یوحنا 13:37

پطرس به او گفت: «ای آقا، برای چه الان نتوانم از عقب تو بیایم؟ جان خود را در راه تو خواهم نهاد.»