مَرقُس 12:6 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده6 و بالاخره یک پسر عزیز خود را باقی داشت. او را نزد ایشان فرستاده، گفت: 'پسر مرا حرمت خواهند داشت.' အခန်းကိုကြည့်ပါ။هزارۀ نو6 او تنها یک تن دیگر داشت که بفرستد و آن، پسر محبوبش بود. پس او را آخر همه روانه کرد و با خود گفت: ”پسرم را حرمت خواهند نهاد.“ အခန်းကိုကြည့်ပါ။Persian Old Version6 و بالاخره یک پسر حبیب خود راباقی داشت. او را نزد ایشان فرستاده، گفت: پسرمرا حرمت خواهند داشت. အခန်းကိုကြည့်ပါ။کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر6 تا اینکه فقط یک نفر برای صاحب تاکستان باقی ماند، یعنی تنها پسرش. آخر او را فرستاد، با این تصور که به او احترام خواهند گذاشت. အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید6 صاحب باغ، فقط یک نفر دیگر داشت كه بفرستد و آن هم پسر عزیز خودش بود. سرانجام او را فرستاد و پیش خود گفت: 'آنها احترام پسرم را نگاه خواهند داشت.' အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳6 صاحب باغ فقط یک نفر دیگر داشت که بفرستد و آن هم پسر عزیز خودش بود. سرانجام او را فرستاد و پیش خود گفت، 'آنها احترام پسرم را نگاه خواهند داشت.' အခန်းကိုကြည့်ပါ။ |