Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




لوقا 7:40 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

40 عیسی جواب داده به وی گفت: «ای شمعون، چیزی دارم که به تو گویم.» گفت: «ای استاد، بگو.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

40 عیسی به او گفت: «ای شَمعون، می‌خواهم چیزی به تو بگویم.» گفت: «بفرما، استاد!»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

40 عیسی جواب داده به وی گفت: «ای شمعون چیزی دارم که به تو گویم.» گفت: «ای استاد بگو.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

40 عیسی خیالات دل او را درک کرد و به او گفت: «شمعون، می‌خواهم چیزی به تو بگویم.» شمعون گفت: «بفرما، استاد!»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

40 عیسی به فریسی گفت: «شمعون، مطلبی دارم برایت بگویم.» گفت: «بفرما، استاد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

40 عیسی به فریسی گفت: «شمعون، مطلبی دارم برایت بگویم.» گفت: «بفرما، استاد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




لوقا 7:40
16 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و گفت: «با تو سخنی دارم.» بَتشَبَع گفت: «بگو.»


و نزد تو می‌آیند به گونه‌ای که قوم من می آیند. و مانند قوم من، پیش تو نشسته، سخنان تو را می‌شنوند، اما آنها را به جا نمی‌آورند. زیرا که ایشان به دهان خود سخنان شیرین می‌گویند. لیکن دل ایشان در‌ پی منافع ناحقشان می‌رود.


«پسر، پدر خود و غلام، آقای خویش را احترام می‌نماید. پس اگر من پدر هستم، حرمت من کجا است؟ و اگر من آقا هستم، هیبت من کجا است؟ یهوه صِبایوت به شما صحبت می‌کند. ای کاهنانی که اسم مرا حقیر می‌شمارید و می‌گویید ”چگونه اسم تو را حقیر شمرده‌ایم؟“


در همان لحظه نزد عیسی آمده گفت: «سلام، استاد!» و او را بوسید.


بسیاری در آن روز مرا خواهند گفت: 'خداوندا، خداوندا، آیا به نام تو نبوّت ننمودیم و به اسم تو دیوها را اخراج نکردیم و به نام تو معجزات بسیار ظاهر نساختیم؟'


و یکی از رئیسان از وی سؤال نموده، گفت: «ای استاد نیکو، چه کنم تا حیات جاودانی را وارث گردم؟»


عیسی افکار ایشان را درک نموده، در جواب ایشان گفت: «چرا در خاطر خود تفکر می کنید؟


عیسی در جواب ایشان گفت: «تندرستان احتیاج به طبیب ندارند، بلکه مریضان.


او خیالات ایشان را درک نموده، به آن مرد دست خشک گفت: «برخیز و در میان بایست.» آن مرد در حال برخاسته بایستاد.


چون آن فریسی که از او وعده خواسته بود این را بدید، با خود می‌گفت که «این شخص اگر نبی بودی، بدون شک دانستی که این کدام و چگونه زن است که او را لمس می‌کند، زیرا گناهکاری است.»


گفت: «طلبکاری را دو بدهکار بود که از یکی پانصد و از دیگری پنجاه دینار طلب داشتی.


شما مرا 'استاد' و 'آقا' می‌خوانید و خوب می‌گویید، زیرا که چنین هستم.


عیسی چون دانست که می‌خواهند از او سؤال کنند، به ایشان گفت: «آیا در میان خود از این سؤال می‌کنید که گفتم 'اندکی دیگر مرا نخواهید دید، پس بعد از اندکی باز مرا خواهید دید.'؟


الان دانستیم که همه ‌چیز را می‌دانی و لازم نیست که کسی از تو بپرسد. به این جهت باور می‌کنیم که از جانب خدا آمدی.


او در شب نزد عیسی آمده، به وی گفت: «ای استاد، می‌دانیم که تو معلّم هستی که از جانب خدا آمده‌ای زیرا هیچ‌‌کس نمی‌تواند معجزاتی را که تو نشان می‌دهی بنماید، جز اینکه خدا با وی باشد.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ