لوقا 7:12 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده12 چون نزدیک به دروازه شهر رسید، ناگاه مِیتی را که پسر یگانه بیوهزنی بود میبردند و جماعتی زیاد از اهل شهر، با او میآمدند. အခန်းကိုကြည့်ပါ။هزارۀ نو12 به نزدیکی دروازۀ شهر که رسید، دید مردهای را میبرند که یگانه پسر بیوهزنی بود. بسیاری از مردمان شهر نیز آن زن را همراهی میکردند. အခန်းကိုကြည့်ပါ။Persian Old Version12 چون نزدیک به دروازه شهر رسید، ناگاه میتی را که پسر یگانه بیوهزنی بود میبردند و انبوهی کثیر از اهل شهر، با وی میآمدند. အခန်းကိုကြည့်ပါ။کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر12 وقتی به دروازه شهر رسیدند، دیدند که جنازهای را میبرند. جوانی که تنها پسر یک بیوهزن بود، مرده بود. بسیاری از اهالی آن شهر، با آن زن عزاداری میکردند. အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید12 همینکه به دروازهٔ شهر رسید با تشییع جنازهای روبهرو شد. شخصی كه مرده بود، پسر یگانهٔ یک بیوهزن بود. بسیاری از مردم شهر همراه آن زن بودند. အခန်းကိုကြည့်ပါ။مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳12 همینکه به دروازۀ شهر رسید، با تشییع جنازۀ شخصی که تنها پسر یک بیوهزن بود، روبهرو شد. بسیاری از مردم شهر همراه آن زن بودند. အခန်းကိုကြည့်ပါ။ |
و اينک تمامی طایفه به ضدّ کنيز تو برخاسته، و میگويند: ”قاتل برادرش را به ما بسپار تا او را به عوض جان برادرش که کشته شده است، به قتل برسانيم، و وارث را نيز هلاک کنيم.“ به اينطور آنها آتشی را که برایم باقی مانده است، خاموش خواهند کرد، و برای شوهرم نه اسم و نه فرزندان بر روی زمين باقی خواهند گذاشت.»