Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




لوقا 5:5 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

5 شمعون در جواب وی گفت: «ای استاد، تمام شب را رنج برده چیزی نگرفتیم، لیکن به حکم تو، دام را خواهیم انداخت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

5 شَمعون پاسخ داد: «استاد، همۀ شب را سخت تلاش کردیم و چیزی نگرفتیم. امّا چون تو می‌گویی، تورها را در آب خواهیم افکند.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

5 شمعون در جواب وی گفت: «ای استاد، تمام شب را رنج برده چیزی نگرفتیم، لیکن به حکم تو، دام را خواهیم انداخت.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

5 شمعون در جواب گفت: «استاد، دیشب زحمت بسیار کشیدیم، ولی چیزی صید نکردیم. اما اکنون به دستور تو، یکبار دیگر تورها را خواهم انداخت!»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

5 شمعون جواب داد: «ای استاد، ما تمام شب زحمت كشیدیم و اصلاً چیزی نگرفتیم، امّا حالا كه تو می‌فرمایی، من تورها را می‌اندازم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

5 شمعون جواب داد: «ای استاد، ما تمام شب زحمت کشیدیم و اصلاً چیزی نگرفتیم، امّا حالا که تو می‌فرمایی، من تورها را می‌اندازم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




لوقا 5:5
14 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و صیادان بر کنار آن خواهند ایستاد و از عِین‌جِدی تا عِین‌عِجلایِم جایی برای پهن کردن دامها خواهد بود و ماهیان آنها مطابق جنسها، مثل ماهیان دریای بزرگ از حد زیاده خواهند بود.


به صدای بلند گفتند: «ای عیسی خداوند، بر ما ترحم فرما.»


پس نزد او آمده او را بیدار کرده، گفتند: «ای استاد، ای استاد، هلاک می‌شویم!» پس عیسی برخاسته بر باد و امواج خروشان نهیب زد تا ساکن گشت و آرامی پدید آمد.


پس عیسی گفت: «کیست که مرا لمس نمود؟» چون همه انکار کردند، پطرس و رفقایش گفتند: «ای استاد، مردم هجوم آورده بر تو ازدحام می‌کنند و می‌گویی 'کیست که مرا لمس نمود؟'»


و چون آن دو نفر از او جدا می‌شدند، پطرس به عیسی گفت که «ای استاد، بودن ما در اینجا خوب است. پس سه سایبان بسازیم؛ یکی برای تو و یکی برای موسی و دیگری برای ایلیا.» زیرا که نمی‌دانست چه می‌گفت.


یوحنا جواب داده گفت: «ای استاد، شخصی را دیدیم که به نام تو دیوها را اخراج می‌کند و او را منع نمودیم، از آن رو که پیروی ما نمی‌کند.»


شما دوست من هستید اگر آنچه به شما حکم می‌کنم، به‌ جا آرید.


مادرش به نوکران گفت: «هر‌ چه به شما گوید، بکنید.»


شمعون پطرس به ایشان گفت: «می‌روم تا صید ماهی کنم.» به او گفتند: «ما نیز با تو می‌آییم.» پس بیرون آمده، به قایق سوار شدند و در آن شب چیزی نگرفتند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ