Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




سوگنامه 4:17 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

17 چشمان ما تا حال در انتظار یاری بیهوده ما کاهیده می‌شود. بر دیده‌بانگاههای خود انتظار کشیدیم، برای قومی که نجات نمی‌توانند داد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

17 چشمان ما از انتظارِ بیهوده برای کمک، کم‌سو گشته است؛ بر دیدبانگاه‌های خود انتظار کشیدیم، برای قومی که نجات نمی‌توانستند داد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

17 چشمان ما تا حال در انتظار اعانت باطل ماکاهیده میشود. بر دیده بانگاههای خود انتظارکشیدیم، برای امتی که نجات نمی توانند داد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

17 از برجهای دیدبانی خود نگریستیم تا از قوم همپیمان ما کمکی برسد، ولی انتظار ما بیهوده بود؛ چشمان ما از انتظار تار شد اما آنها به یاری ما نیامدند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

17 از بس برای کمک انتظار کشیدیم، چشمان ما تار شدند. ولی انتظار ما بیهوده بود، زیرا قومی به یاری ما نیامد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

17 آن‌قدر برای کمک انتظار کشیدیم که چشمان ما تار شدند. ولی انتظار ما بیهوده بود، زیرا قومی به یاری ما نیامد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




سوگنامه 4:17
15 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و پادشاه مصر، بار دیگر از ولایت خود بیرون نیامد، زیرا که پادشاه بابل هر چه را که متعلق به پادشاه مصر بود، از رود مصر تا رود فرات، به تصرف آورده بود.


و ایشان به خاطر کوش که پناهگاه ایشان است و مصر که فخر ایشان باشد، مضطرب و خجل خواهند شد.


و عهد شما با مرگ پوچ خواهد شد و پیمانتان با عالم مردگان ثابت نخواهد ماند و چون شلاق شدید بگذرد، شما از آن پایمال خواهید شد.


و الان تو را با راه مصر چه‌ کار است تا آب شیحور را بنوشی؟ و تو را با راه آشور چه‌ کار است تا آب فرات را بنوشی؟»


چرا اینقدر می شتابی تا راه خود را تغییر دهی؟ چنانکه از آشور خجل شدی، همچنین از مصر نیز خجل خواهی شد.


از این نیز دستهای خود را بر سرت نهاده، بیرون خواهی آمد. چونکه خداوند اعتماد تو را خوار شمرده است. پس از ایشان کامیاب نخواهی شد.


«موسم محصول گذشت و تابستان تمام شد و ما نجات نیافتیم!»


دوستداران خویش را خواندم، اما ایشان مرا فریب دادند. کاهنان و مشایخ من که خوراک می‌جستند، تا جان خود را تازه کنند، در شهر جان دادند.


اورشلیم در روزهای مصیبت و سرگردانی خویش تمامی گنجینه‌هایی را که در دوران سابق داشته بود، به یاد می‌آورد. زیرا که قوم او به ‌دست دشمن افتاده‌اند و برای وی یاوری نیست. دشمنانش او را دیده، بر سقوط او خندیدند.


با اهل مصر و آشور دست دادیم تا از نان سیر شویم.


و آن بار دیگر برای خاندان اسرائیل نقطه اتکا نخواهد بود تا به سوی ایشان متوجه شده، گناه را به یاد آورند. آنگاه خواهند دانست که من خداوند یهوه هستم.»


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ