Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




سوگنامه 2:11 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

11 چشمان من از اشکها بی‌قوت شد و درونم به جوش آمده و جگرم به سبب ویرانی دختر قوم من بر زمین ریخته شده است. چونکه کودکان و شیرخوارگان در کوچه‌های شهر ضعف می‌کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

11 چشمانم از گریه کم‌سو گشته، و اَحشایم در پیچ و تاب است؛ جگرم به سبب ویرانی قوم عزیزم بر زمین ریخته، چراکه اطفال و شیرخوارگان در کوچه‌های شهر ضعف می‌کنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

11 چشمان من از اشکها کاهیده شد و احشایم بجوش آمده و جگرم بهسبب خرابی دختر قوم من بر زمین ریخته شده است. چونکه اطفال وشیرخوارگان در کوچه های شهر ضعف میکنند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

11 چشمانم از گریه تار شده است. از دیدن مصیبتی که بر سر قومم آمده، غمی جانکاه وجودم را فرا گرفته است. کودکان و شیرخوارگان در کوچه‌های شهر از حال رفته‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

11 به‌خاطر مصیبتی که بر قوم من آمده و اطفال و کودکان شیرخواری که در جاده‌های شهر از حال رفته‌اند، چشمانم از گریه تار شده‌اند، روحم افسرده و غمگین است و دلم از غم به جوش آمده است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

11 چشمانم از گریه تار شده‌اند، روحم افسرده و غمگین است و دلم از غم به جوش آمده است به‌خاطر مصیبتی که بر قوم من آمده و اطفال و کودکان شیرخواری که در جاده‌های شهر از حال رفته‌اند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




سوگنامه 2:11
26 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

تیرهایش مرا احاطه کرد. اعماق وجودم را پاره می‌کند و شفقت نمی‌نماید. و زهره مرا به زمین می‌ریزد.


احشایم می‌جوشد و آرام نمی‌گیرد، و روزهای مصیبت مرا درگرفته است.


چشمان من برای کلام تو تار گردیده است و می‌گویم کی مرا تسلّی خواهی داد.


مثل آب ریخته شده‌ام. و همه استخوانهایم از هم گسیخته. دلم مثل موم گردیده، در درونم گداخته شده است.


‌ای خداوند بر من رحمت فرما، زیرا در تنگی هستم. چشم من از غصه بی‌قوت شد، بلکه جانم و بدنم نیز.


من بی‌حس و بی‌نهایت کوفته شده‌ام و از فغان دل خود نعره می‌زنم.


چشم من از غصه بی‌قوت شد و به سبب همه دشمنانم تار گردید.


از فریاد خود خسته شده‌ام و گلوی من سوخته و چشمانم از انتظار خدایم تار گردیده است.


بنابراین گفتم: «نظر خود را از من بگردانید، زیرا که با تلخی گریه می‌کنم. برای تسلی من درباره خرابی دختر قومم اصرار مکنید.


مثل پرستو که جیک‌جیک می‌کند، صدا می‌نمایم. و مانند دُرنا ناله می‌کنم و چشمانم از نگریستن به بالا کم‌سو می‌شود. ای خداوند، در تنگی هستم، یاور من باش.


پسران تو را ضعف گرفته، به سر همه کوچه‌ها مثل آهو در دام خوابیده‌اند. و ایشان از غضب خداوند و از عتاب خدای تو پر شده‌اند.


«پس این کلام را به ایشان بگو: ”چشمان من شبانه‌روز اشک می‌ریزد و آرامی ندارد، زیرا که آن دوشیزه، یعنی دختر قوم من به جراحتی بزرگ و ضربه‌ای بی‌نهایت سخت شکسته شده است.


درون من! درون من! پرده های دل من از درد سوراخ شد و قلب من در درونم پریشان گردیده، ساکت نتوانم شد، چونکه تو، ‌ای جان من، صدای شیپور و نعره جنگ را شنیده‌ای.


پس حال یهوه خدای صِبایوت، خدای اسرائیل چنین می‌گوید: شما چرا این شرارت بزرگ را بر جان خود وارد می‌آورید تا خویشتن را از مرد و زن و کودک و شیرخواره از میان یهودا ریشه​کن سازید و از برای خود باقیمانده‌ای نگذارید؟


اینک صدای التماس دختر قوم من از سرزمین دور می‌آید که: «آیا خداوند در صَهیون نیست؟ مگر پادشاهش در آن نیست؟ پس چرا خشم مرا به بتهای خود و خدایان بیگانه برافروختند؟»


تمام قوم او آه کشیده، نان می‌جویند! تمام گنجینه‌های خود را به جهت خوراک داده‌اند، تا جان خود را تازه کنند. «ای یهوه، ببین و ملاحظه فرما، زیرا که من خوار شده‌ام.»


به خاطر این چیزها گریه می‌کنم. از چشم من، از چشم من اشک می‌ریزد، زیرا تسلی دهنده و تازه کننده جانم از من دور است. پسرانم هلاک شده‌اند، زیرا که دشمن، غالب آمده است.


‌ای یهوه، نظر کن، زیرا که در تنگی هستم. احشایم می‌جوشد، و دلم در درون من منقلب شده است، چونکه به شدت عصیان ورزیده‌ام. در بیرون، شمشیر هلاک می‌کند و در خانه، مثل مرگ است.


از این جهت دل ما بیتاب شده است، و به خاطر این چیزها چشمان ما تار گردیده است.


زیرا اینک روزهایی می‌آید که در آنها خواهند گفت، خوشا به حال نازادگان و رحمهایی که بار نیاوردند و پستانهایی که شیر ندادند.


پس داوود و قومی که همراهش بودند، به صدای بلند آنقدر گريستند که دیگر طاقت گريه کردن نداشتند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ