Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




ایّوب 7:11 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

11 پس من نیز دهان خود را نخواهم بست. از تنگی روح خود سخن می‌رانم، و از تلخی جانم شکایت خواهم کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

11 «از این رو لب فرو نخواهم بست؛ در تنگی روحِ خویش سخن خواهم گفت و در تلخیِ جانِ خود، شِکوِه خواهم کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

11 پس من نیز دهان خود را نخواهم بست. از تنگی روح خود سخن میرانم، و از تلخی جانم شکایت خواهم کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

11 پس بگذارید غم و غصه‌ام را بیان کنم؛ بگذارید از تلخی جانم سخن بگویم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

11 از همین سبب است که نمی‌توانم خاموش بمانم و می‌خواهم درد و رنج خود را بیان کنم.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

11 پس دیگر خاموش نخواهم ماند و از اعماق درونم از درد و رنج خود شکایت خواهم کرد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




ایّوب 7:11
20 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و به یکدیگر گفتند: «به یقین به برادر خود خطا کردیم، زیرا تنگی جان او را دیدیم وقتی که به ما التماس می‌کرد و نشنیدیم. از این‌ رو این تنگی بر ما رسید.»


«جانم از حیاتم بیزار است. پس ناله خود را روان می‌سازم و در تلخی جان خود سخن می‌رانم.


اگر شریر هستم وای بر من! و اگر عادل هستم سر خود را بر نخواهم افراشت، زیرا از اهانت پر هستم و مصیبت خود را می‌بینم!


ساکت شوید و من سخن خواهم گفت. و هر چه خواهد، بر من واقع شود.


اگر من سخن گویم، غم من رفع نمی گردد؛ و اگر ساکت شوم، مرا چه راحت حاصل می‌شود؟


و دیگری در تلخی جان می‌میرد و از نیکویی هیچ لذت نمی‌برد.


«امروز نیز شکایت من تلخ است، و ضرب من از ناله من سنگینتر.


با حذر باش که به گناه مایل نشوی، زیرا که تو آن را بر مصیبت ترجیح داده‌ای.


آیا گمان می‌برید که سخنان را تنبیه می‌نمایید و سخنان مایوس را که مثل باد است؟


اگر فکر کنم که ناله خود را فراموش کنم و ترشرویی خود را دور کرده، گشاده‌رو شوم،


دلم در اندرونم گرم شد. چون تفکر می‌کردم آتش افروخته گردید. پس به زبان خود سخن گفتم.


در جماعت بزرگ به عدالت مژده داده‌ام. اینک لبهای خود را باز نخواهم داشت و تو، ‌ای خداوند، می‌دانی.


چه بگویم چونکه او به من گفته است و خود او کرده است. تمامی سالهای خود را به خاطر تلخی جانم آهسته خواهم رفت.


اینک تلخی سخت من باعث سلامتی من شد. از راه لطف جانم را از چاه هلاکت برآوردی، زیرا که تمامی گناهانم را به پشت سر خود انداختی.


پس به رنجی جانکاه افتاده به جدیّتی بیشتر دعا کرد، چنانکه عرق او مثل قطرات خون بود که بر زمین می‌ریخت.


زیرا که از غم و دلتنگی سخت و با اشکهای بسیار به شما نوشتم، نه تا غمگین شوید، بلکه تا بفهمید چه محبّت بی‌نهایتی با شما دارم.


و او به تلخی جان نزد خداوند دعا کرد و زارزار بگريست.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ