Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




ایّوب 2:13 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

13 و هفت روز و هفت شب همراه او بر زمین نشستند و کسی با او سخنی نگفت، چونکه دیدند که درد او بسیار بزرگ است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

13 آنگاه هفت شبانه روز همراه وی بر زمین نشستند، و هیچ‌یک به او سخنی نگفتند، زیرا دیدند که درد او بسیار عظیم است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

13 و هفت روز و هفت شب همراه او بر زمین نشستند و کسی با وی سخنی نگفت چونکه دیدند که درد او بسیارعظیم است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

13 آنها بدون آنکه کلمه‌ای بر زبان آورند هفت شبانه روز در کنار او بر زمین نشستند، زیرا می‌دیدند که درد وی شدیدتر از آن است که بتوان با کلمات آن را تسکین داد.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

13 آنها هفت شبانه‌روز در کنار او بر زمین نشستند و هیچ‌کدام با او حرفی نزدند، زیرا دیدند که درد او بسیار شدید است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

13 آن‌ها هفت شبانه‌روز در کنار او بر زمین نشستند و با او حرفی نزدند، زیرا دیدند که درد او بسیار شدید است.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




ایّوب 2:13
12 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

پس به خرمنگاه اَطاد که آن طرف اُردن است، رسیدند و در آنجا ماتمی عظیم و بسیار سخت گرفتند و برای پدر خود هفت روز نوحه‌گری نمود.


پس به تِل‌اَبیب نزد اسیرانی که بر کنار رود خابور ساکن بودند، رسیدم و در مکانی که ایشان نشسته بودند، در آنجا به میان ایشان هفت روز متحیر نشستم.


و چون این سخنان را شنیدم، نشستم و گریه کرده، روزهایی چند ماتم داشتم و به حضور خدای آسمانها روزه گرفته، دعا نمودم.


و دروازه‌های وی شیون و ماتم خواهند کرد، و او متروک بر خاک خواهد نشست.


چشمانم را بیدار می‌داشتی. بی‌تاب می‌شدم و سخن نمی‌توانستم گفت.


«اگر کسی جرأت کرده، با تو سخن گوید، آیا تو را ناپسند می‌آید؟ لیکن کیست که بتواند از سخن ‌گفتن باز ایستد؟


و خدا فلک را آسمان نامید. و شام بود و صبح بود، روز دوم.


و خدا روشنایی را روز نامید و تاریکی را شب نامید. و شام بود و صبح بود، روز اول.


پس چون این سخن را شنیدم، جامه و ردای خود را چاک زدم و موی سر و ریش خود را کندم و متحیر نشستم.


ای باکره دختر بابل، آمده بر خاک بنشین و ‌ای دختر کَلدانیان، بر زمین بی‌تخت بنشین. زیرا تو را دیگر نازنین و لذیذ نخواهند خواند.


و بعد از آن، ایوب دهان خود را باز کرده، زادروز خود را نفرین کرد.


مشایخ دختر صَهیون بر زمین نشسته، خاموش می‌باشند، و خاک بر سر افشانده، پلاس می‌پوشند. و دوشیزگان اورشلیم سر خود را به سوی زمین می‌افکنند.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ