Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




یوحنا 19:29 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

29 و در آنجا ظرفی پر از سرکه گذارده بود. پس اسفنجی را از سرکه پر ساخته، و بر شاخه زوفا گذارده، نزدیک دهان او بردند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

29 در آنجا ظرفی بود پر از شراب ترشیده. پس اسفنجی آغشته به شراب بر شاخه‌ای از زوفا گذاشته، پیش دهان او بردند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

29 و در آنجا ظرفی پر از سرکه گذارده بود. پس اسفنجی را از سرکه پر ساخته، و بر زوفا گذارده، نزدیک دهان او بردند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

29 در آنجا یک کوزۀ شراب ترشیده بود. پس اسفنجی در آن فرو کردند و بر سر نی گذاشتند و جلوی دهان او بردند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

29 خمره‌ای پر از شراب تُرشیده در آنجا قرار داشت. آنها اسفنجی را به شراب آغشته كردند و آن را بر سر نی‌ای گذارده جلوی دهان او گرفتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

29 ظرفی پُر از شراب تُرشیده در آنجا قرار داشت. آن‌ها اسفنجی را به شراب آغشته کردند و آن‌ را بر سر نی‌ای گذارده جلوی دهان او گرفتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




یوحنا 19:29
9 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

او از درختان سخن گفت، از سرو آزاد لبنان تا بوته‌های کوچک زوفا که بر دیوارها می‌روید. او از حیوانات و پرندگان و خزندگان و ماهیان نیز سخن گفت.


مرا با زوفا پاک کن تا تمیز شوم. مرا شست و شو کن تا از برف سفیدتر گردم.


و دسته‌ای از شاخه زوفا گرفته، در خونی که در طشت است، فرو بريد و بر سر در و دو تیر عمودی آن، از خونی که در طشت است بزنيد. و کسی از شما از در خانه خود تا صبح بيرون نرود.


و شخص پاک زوفا گرفته، در آن آب فرو برد و بر خيمه بر همه اسباب و کسانی که در آن بودند و بر شخصی که استخوان يا مقتول يا جسد مُرده يا قبر را لمس کرده باشد، بپاشد.


سرکه آمیخته به مُر برای نوشیدن به او دادند. اما عیسی چون آن را چشید، نخواست که بنوشد. (متّی 27‏:33‏-44 ؛ مَرقُس 15‏:22‏-32؛ لوقا 23‏:33‏-43؛ یوحنا 19‏:17‏-24)


در همان لحظه یکی از آن میان دویده اسفنجی را گرفت و آن را پر از سرکه کرده بر سر نی گذارد و نزد او داشت تا بنوشد.


عیسی باز به صدای بلند فریاد زده روح را تسلیم نمود.


پس شخصی دویده، اسفنجی را از سرکه پر کرد و بر سر چوبی نهاده، به او نوشانید و گفت: «بگذارید ببینیم مگر ایلیا بیاید تا او را پایین آورد.»


و سپاهیان نیز او را مسخره می‌کردند و آمده او را سرکه می‌دادند،


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ