و خداوند میگوید که بعد از آن صِدقیا، پادشاه یهودا و خادمانش و این قوم یعنی آنانی را که از طاعون و شمشیر و قحط در این شهر باقیمانده باشند، به دست نِبوکَدنِصَر پادشاه بابل و به دست دشمنان ایشان و به دست جویندگان جان ایشان تسلیم خواهم نمود تا ایشان را به دم شمشیر بکشد. و او بر ایشان رحم و شفقت و گذشت نخواهد نمود.“
و صِدقیا پادشاه یهودا از دست کَلدانیان نخواهد رست، بلکه به یقین به دست پادشاه بابل تسلیم شده، دهانش با دهان وی صحبت خواهد نمود و چشمش چشم او را خواهد دید.
و صِدقیا، پادشاه یهودا، و سرورانش را به دست دشمنان ایشان و به دست آنانی که قصد جان ایشان را دارند، و به دست لشکر پادشاه بابل که از نزد شما رفتهاند، تسلیم خواهم کرد.
آنگاه صِدقیای پادشاه فرستاده، او را آورد و پادشاه در خانه خود مخفیانه از او درخواست نموده، گفت که «آیا کلامی از جانب خداوند هست؟» اِرمیا گفت: «هست.» و گفت: «به دست پادشاه بابل تسلیم خواهی شد!»
و تمامی زنانت و فرزندانت را نزد کَلدانیان بیرون خواهند برد و تو از دست ایشان رهایی نخواهی یافت. بلکه به دست پادشاه بابل گرفتار خواهی شد و این شهر را به آتش خواهی سوزانید.»
و لشکر کَلدانیان ایشان را تعقیب نموده، در عَرَبه اَریحا به صِدقیا رسیدند و او را گرفتار کرده، نزد نِبوکَدنِصَر پادشاه بابل به رِبله در سرزمین حَمات آوردند و او بر وی حکم داد.