Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




اِرمیا 31:32 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

32 نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم در روزی که دست ایشان را گرفتم تا از سرزمین مصر بیرون آورم، زیرا که ایشان عهد مرا شکستند، با آنکه خداوند می‌گوید من شوهر ایشان بودم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

32 نه مانند عهدی که با پدرانشان بستم آن روز که دست ایشان را گرفتم تا از سرزمین مصر به در آورم،» زیرا خداوند می‌فرماید، «آنان عهد مرا شکستند، با آنکه من شوهرشان بودم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

32 نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم در روزی که ایشان را دستگیری نمودم تا از زمین مصر بیرون آورم زیرا که ایشان عهد مرا شکستند، با آنکه خداوند میگوید من شوهر ایشان بودم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

32 این عهد مانند عهد پیشین نخواهد بود عهدی که با اجدادشان بستم، در روزی که دست ایشان را گرفته، از سرزمین مصر بیرون آوردم»، زیرا خداوند می‌گوید، «آنها عهد مرا شکستند، با آنکه من آنها را دوست داشتم، همچون شوهری که زنش را دوست می‌دارد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

32 آن مانند پیمانی نخواهد بود که با اجدادشان، وقتی دست آنها را گرفتم و از مصر نجات دادم، بستم. هر چند من مثل یک شوهر با آنها رفتار کردم، آنها آن پیمان را نگاه نداشتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

32 آن مانند پیمانی نخواهد بود که با اجدادشان، وقتی دست آن‌ها را گرفتم و از مصر نجات دادم، بستم. هرچند من مثل یک شوهر با آن‌ها رفتار کردم، آن‌ها آن پیمان را نگاه نداشتند.

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




اِرمیا 31:32
43 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

و در صندوق چیزی نبود غیر از آن دو لوح سنگ که موسی در حوریب در آن گذاشت، وقتی که خداوند با قوم اسرائیل در حین بیرون آمدن ایشان از زمین مصر عهد بست.


ولی من دائم با تو هستم. تو دست راست مرا می‌گیری.


زیرا که دل ایشان با او راست نبود و به عهد وی وفادار نبودند.


اکنون اگر صدای مرا به راستی بشنويد و عهد مرا نگاه داريد، به یقین گنج خاص من از تمامی قومها خواهيد بود. زيرا که تمامی جهان، از آنِ من است.


و به زودی از آن طريقی که به ایشان امر فرموده‌ام، انحراف ورزيده، گوساله ريخته شده برای خويشتن ساخته‌اند، و نزد آن سجده کرده، و قربانی گذرانيده، می‌گويند که‌ ای اسرائيل اين خدايان تو می‌باشند که تو را از سرزمين مصر بيرون آورده‌اند.»


این کیست که بر محبوب خود تکیه کرده، از صحرا برمی‌آید؟


زمین زیر ساکنانش آلوده می‌شود، زیرا که از شرایع تجاوز نموده و قوانین را تبدیل کرده و عهد جاودانی را شکسته‌اند.


زیرا من که یهوه خدای تو هستم، دست راست تو را گرفته، به تو می‌گویم: «مترس زیرا من تو را پیروزی خواهم داد.»


زیرا که آفریننده تو که اسمش یهوه صِبایوت است، شوهر تو است. و قدوس اسرائیل که به خدای تمام جهان معروف است، ولی تو می‌باشد.


و تو به ایشان بگو, یهوه خدای اسرائیل چنین می‌گوید: ملعون باد کسی ‌که کلام این عهد را نشنود.


که آن را به پدران شما در روزی که ایشان را از سرزمین مصر از کوره آهنین بیرون آوردم امر فرموده، گفتم: سخن مرا بشنوید و مطابق هر آنچه به شما امر بفرمایم، آن را به جا بیاورید تا شما قوم من باشید و من خدای شما باشم.


«برو و به گوش اورشلیم ندا کرده، بگو، خداوند چنین می‌گوید: غیرت دوران جوانی‌ات را عشق دوران نامزدی‌ات را، حینی که از پی من در بیابان و در زمین بایر می‌آمدی، به‌ خاطر می‌آورم.


و جواب خواهند داد از این سبب که عهد یهوه خدای خود را ترک کردند و خدایان غیر را سجده و عبادت نمودند.“»


پس خداوند می‌گوید: ای پسران بی‌وفا بازگشت نمایید، زیرا که من شوهر شما هستم و از شما یک نفر از شهری و دو نفر از قبیله‌ای گرفته، شما را به صَهیون خواهم آورد.


خداوند می‌گوید: «در آن زمان من خدای تمامی قبایل اسرائیل خواهم بود و ایشان قوم من خواهند بود.»


«یهوه خدای اسرائیل چنین می‌گوید: من با پدران شما در روزی که ایشان را از سرزمین مصر از خانه بندگی بیرون آوردم، عهد بسته، گفتم:


”در پایان هر هفت سال، هر کدام از شما برادر عبرانی خود را که خود را به تو فروخته باشد، رها کنید. و چون تو را شش سال خدمت کرده باشد، او را از نزد خود به آزادی رهایی دهی.“ اما پدران شما مرا اطاعت ننمودند و گوش خود را به من فرا نداشتند.


و چون باز از تو گذر کردم، بر تو نگریستم و اینک سن تو، سن عشق بود. پس دامن خود را بر تو پهن کرده، عریانی تو را پوشاندم، و خداوند یهوه می‌گوید که با تو قسم خوردم و با تو عهد بستم و از آنِ من شدی.


و شما را از زیر عصای خود گذرانیده، به پیوند عهد خود در خواهم آورد.


و نامهای ایشان، بزرگتر اُهوله و خواهر کوچکتر اُهولیبه بود. و ایشان از آنِ من بوده، پسران و دختران زاییدند. و اما نامهای ایشان، اُهوله، سامره می‌باشد و اُهولیبه، اورشلیم.


هنگامی که اسرائیل کودک بود، او را دوست داشتم، و پسر خود را از مصر خواندم.


دلیل بیاورید! بر مادر خود دلیل آورید! زیرا که او زن من نیست و من شوهر او نیستم. بنابراین زنای خود را از پیش رویش و فاحشگی خویش را از میان پستانهایش رفع بنماید.


خداوند مرا گفت: «بار دیگر برو و زنی را که محبوبه مردی دیگر و زناکار می‌باشد، دوست بدار، چنانکه خداوند قوم اسرائیل را دوست می‌دارد با آنکه ایشان به خدایان غیر مایل می‌باشند و قرص نانهای کشمشی را دوست می‌دارند.»


و اگر قوانین مرا رد نمایید و دل شما از احکام من کراهت داشته باشد، تا تمامی اوامر مرا به جا نیاورده، عهد مرا بشکنید،


پس دست آن کور را گرفته، او را از قریه بیرون برد و آب دهان بر چشمان او افکنده، و دست بر او گذارده از او پرسید که «چیزی می‌بینی؟»


کسی ‌که عروس دارد داماد است، امّا دوست داماد که ایستاده صدای او را می‌شنود، از صدای داماد بسیار خشنود می‌گردد. پس این خوشی من کامل گردید.


پس مین‌باشی دستش را گرفته، به خلوت برد و پرسید: «چه چیز است که می‌خواهی به من خبر دهی؟»


زیرا که من بر شما غیور هستم به غیرت الهی؛ زیرا که شما را به یک شوهر نامزد ساختم تا باکره‌ای پاک به مسیح سپارم.


و هم در بيابان که در آنجا ديديد چگونه يهوه خدای تو مثل کسی ‌که پسر خود را می‌برد، تو را در تمامی راه که می‌رفتيد، برمی‌داشت تا به اينجا رسيديد.“


اين است کلمات عهدی که خداوند در سرزمين موآب به موسی ‌امر فرمود که با قوم اسرائیل ببندد، سوای آن عهد که با ايشان در حوريب بسته بود.


و خداوند او را از تمامی قبایل اسرائیل برای بدی جدا خواهد ساخت، موافق تمامی لعنتهای عهدی که در اين طومار شريعت نوشته شده است.


پس تمامی قومها خواهند گفت: ”چرا خداوند با اين سرزمين چنين کرده است و شدت اين خشم عظيم از چه سبب است؟“


و خداوند به موسی گفت: «اينک با پدران خود می‌خوابی و اين قوم برخاسته، در ‌پی خدايان بيگانه سرزمينی که ايشان به آنجا در ميان آنها می‌روند، زنا خواهند کرد و مرا ترک کرده، عهدی را که با ايشان بستم، خواهند شکست.


زيرا چون ايشان را به سرزمينی که برای پدران ايشان قسم خورده بودم که به شير و شهد جاری است، درآورده باشم، و چون ايشان خورده، و سير شده، و فربه گشته باشند، آنگاه ايشان به سوی خدايان غير برگشته، آنها را عبادت خواهند نمود، و مرا اهانت کرده، عهد مرا خواهند شکست.


يهوه خدای ما با ما در حوريب عهد بست.


خداوند اين عهد را با پدران ما نبست، بلکه با ما که همگی امروز در اينجا زنده هستيم.


نه مثل آن عهدی که با پدران ایشان بستم، در روزی که من ایشان را دستگیری نمودم تا از سرزمین مصر به در آوردم. زیرا که ایشان در عهد من استوار نماندند. پس خداوند می‌گوید، من ایشان را واگذاردم.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ