Biblia Todo Logo
အွန်လိုင်း သမ္မာကျမ်းစာ

- ကြော်ငြာတွေ -




داوران 19:6 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

6 پس هر دو با هم نشسته، خوردند و نوشيدند. و پدر دختر به آن مرد گفت: «موافقت کرده، امشب را بمان و دلت شاد باشد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

هزارۀ نو

6 پس هر دو نشستند و با هم خوردند و نوشیدند. آنگاه پدرِ دختر به آن مرد گفت: «تمنا دارم راضی شوی امشب نیز اینجا بمانی و دل خویش خوش سازی.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

Persian Old Version

6 پس هردو با هم نشسته، خوردند و نوشیدند. و پدر کنیزبه آن مرد گفت: «موافقت کرده، امشب را بمان ودلت شاد باشد.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

6 پس از صرف صبحانه پدرزن آن مرد گفت: «امروز هم پیش ما بمان تا با هم خوش بگذرانیم.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید

6 پس آن دو مرد با هم نشستند، خوردند و نوشیدند. باز پدر زنش گفت: «یک شب دیگر هم بمان و خوش باش.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

6 پس آن دو مرد با هم نشستند، خوردند و نوشیدند. باز پدرزنش گفت: «یک‌شب دیگر هم بمان و خوش باش.»

အခန်းကိုကြည့်ပါ။ ကော်ပီ




داوران 19:6
15 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ  

اَبشالوم خادمان خود را امر فرموده، گفت: «ملاحظه کنيد که چون دل اَمنون از شراب خوش شود، و به شما بگويم که اَمنون را بزنيد. آنگاه او را بکشيد، و مترسيد. آيا من شما را امر نفرمودم؟ پس دلير و شجاع باشيد.»


زنش ایزابِل به او گفت: «مگر تو الان بر اسرائیل سلطنت نمی‌کنی؟ برخیز و خوراک بخور و دلت خوش باشد. من تاکستان نابوت یِزرِعیلی را به تو خواهم داد.»


در روز هفتم، چون دل پادشاه از شراب خوش شد، هفت خواجه‌سرا، یعنی مِهومان و بِزتا و حَربونا و بِغتا و اَبَغتا و زِتار و کَرکَس را که در حضور اَخَشورُش پادشاه خدمت می‌کردند، امر فرمود


و شراب را که دل انسان را شادمان می‌کند، و چهره او را به روغن شاداب می‌سازد و دل انسان را به نان قوی می‌گرداند.


و نفس خود را خواهم گفت که: ‌ای جان، اموال فراوان اندوخته شده برای چندین سال داری. اکنون آرام بگیر و به خوردن و نوشیدن و شادی بپرداز.'


زیرا هنگامی که می‌گویند: «سلامتی و امان است»، آنگاه هلاکت ایشان را ناگهان فرو خواهد گرفت؛ همچون درد زایمان زن حامله را. و هرگز رستگار نخواهند شد.


و ساکنان زمین بر ایشان خوشی و شادی می‌کنند و نزد یکدیگر هدایا خواهند فرستاد، از آن رو که این دو نبی ساکنان زمین را در عذاب انداختند.


و در همان لحظه زلزله‌ای مهیب به وقوع پیوست که یک‌دهم از شهر منهدم گردید و هفت هزار نفر از زلزله هلاک شدند و باقی ماندگان ترسان گشته، خدای آسمان را تمجید کردند.


و چون دل ايشان شاد شد، گفتند: «شَمشون را بخوانيد تا برای ما بازی کند.» پس شَمشون را از زندان آورده، برای ايشان بازی می کرد، و او را در ميان ستونها برپا داشتند.


و چون آن مرد برخاست تا روانه شود، پدر زنش او را اصرار نمود و شب ديگر در آنجا ماند.


و چون آن شخص با دختر و غلام خود برخاست تا روانه شود. پدر زنش يعنی پدر دختر او را گفت: «الان روز نزديک به غروب می‌شود، شب را بمانيد. اينک روز تمام می‌شود. در اينجا شب را بمان و دلت شاد باشد و فردا بامدادان روانه خواهيد شد و به خانه خود خواهی رسيد.»


و به مزرعه‌ها بيرون رفته، انگورها را چيدند و آنها را فشرده، جشن گرفتند و به خانه خدای خود داخل شده، خوردند و نوشیدند. و اَبیمِلِک را لعنت نمودند.


پس چون بوعَز خورد و نوشيد و دلش شاد شد و رفته، به کنار بافه‌های جو خوابيد. آنگاه روت آهسته آهسته آمده، پوشش روی پايهای او را کنار زد و همانجا خوابيد.


پس اَبيجايل نزد نابال برگشت و اينک او ضيافتی مثل ضيافت شاهانه در خانه خود می‌داشت و دل نابال در درونش شادمان بود، چونکه بسيار مست بود و تا طلوع صبح چيزی در این مورد به او خبر نداد.


ကြှနျုပျတို့နောကျလိုကျပါ:

ကြော်ငြာတွေ


ကြော်ငြာတွေ