داوران 12:1 - کتاب مقدس - ترجمه کلاسیک بازنگری شده

¹ و مردان اِفرايم جمع شده، به طرف شمال گذشتند، و به یَفتاح گفتند: «چرا برای جنگ کردنت با عَمّونیان رفتی و ما را نطلبيدی تا همراه تو بياييم؟ پس خانه تو را بر سر تو خواهيم سوزانيد.»

هزارۀ نو

¹ باری، مردان اِفرایِم به جنگ فرا خوانده شدند، و ایشان از اردن گذشته، به جانب صافون رفتند و به یَفتاح گفتند: «چرا به جنگ عَمّونیان رفتی و ما را فرا نخواندی تا با تو بیاییم؟ حال خانه‌ات را بر سرت به آتش می‌کشیم.»

Persian Old Version

¹ و مردان افرایم جمع شده، به طرف شمال گذشتند، و به یفتاح گفتند: «چرابرای جنگ کردنت با بنی عمون رفتی و ما رانطلبیدی تا همراه تو بیاییم؟ پس خانه تو را بر سرتو خواهیم سوزانید.»

کتاب مقدس، ترجمۀ معاصر

¹ قبیلهٔ افرایم سپاه خود را در صافون جمع کرد و برای یفتاح این پیغام را فرستاد: «چرا از ما نخواستی تا آمده، تو را در جنگ با عمونی‌ها کمک کنیم؟ اکنون می‌آییم تا تو و خانه‌ات را بسوزانیم!»

مژده برای عصر جدید

¹ مردم افرایم برای جنگ آماده شدند؛ آنها از رود اردن به سمت زفان گذشتند و به یفتاح گفتند: «چرا وقتی‌که به جنگ عمونیان رفتی، از ما دعوت نکردی که همراه تو برویم؟ حالا ما خانه‌ات را بر سرت آتش می‌زنیم.»

مژده برای عصر جدید - ویرایش ۲۰۲۳

¹ مردم اِفرایِم برای جنگ آماده شدند؛ آن‌ها از رود اُردن به سمت صافون گذشتند و به یَفتاح گفتند: «چرا وقتی‌که به جنگ عَمونیان رفتی، از ما دعوت نکردی که همراه تو برویم؟ حالا ما خانه‌ات را بر سرت به آتش می‌کشیم.»

داوران 12:1 ပူးပေါင်းရင်းမြစ်များ

مزامیر 109:4

به عوض محبّت من، با من مخالفت می‌کنند، و امّا من دعا.

جامعه 4:4

آنگاه دیدم تمامی محنتها و کامیابی‌ها از رشکی است که انسان به همسایه خود دارد. پس آن نیز پوچ است و در‌ پی باد دویدن.

هوشع 13:1

هنگامی که اِفرایِم سخن می‌گفت، لرزه به اندامها می‌افتاد؛ او در اسرائیل منصبی والا داشت، اما چون به سبب پرستش بَعَل تقصیرکار شد، بمرد.

مَرقُس 3:24

و اگر مملکتی به ضدّ خود تقسیم شود، آن مملکت نتواند پایدار بماند.

یوحنا 10:32

عیسی به ایشان جواب داد: «از جانب پدر خود بسیار کارهای نیک به شما نمودم. به خاطر کدام‌یک از آنها مرا سنگسار می‌کنید؟»

یعقوب 3:16

زیرا هر جایی که حسد و تعصب است، در آنجا بلوا و هر امر زشت موجود می‌باشد.

داوران 11:40

که دختران اسرائيل سال به سال می‌رفتند تا برای دختر یَفتاح جلعادی چهار روز در هر سال ماتم گيرند.

داوران 12:2

و یَفتاح به ايشان گفت: «مرا و قوم مرا با عَمّونیان جنگ سخت می‌بود، و چون شما را خواندم مرا از دست ايشان رهايی نداديد.

داوران 14:15

و واقع شد که در روز هفتم به زن شَمشون گفتند: «شوهر خود را اغوا نما تا معمای خود را برای ما بيان کند، مبادا تو را و خانه پدر تو را به آتش بسوزانيم. آيا ما را دعوت کرده‌ايد تا ما را تاراج نماييد؟»

داوران 15:6

و فلسطينيان گفتند: «کيست که اين را کرده است؟» گفتند: «شَمشون داماد تِمنی، زيرا که زنش را گرفته، به رفيقش داده است.» پس فلسطينيان آمده، زن و پدرش را به آتش سوزانيدند.

داوران 8:1

و مردان اِفرايم او را گفتند: «اين چه‌ کار است که به ما کرده‌ای که چون برای جنگ مِدیان می‌رفتی ما را نخواندی؟» و به سختی با او مشاجره کردند.